بنافت

بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب



تقدیم به شه جان مار و مارونی که شه قِت و جوونی ره کِرچالِ دله جا بشتنه.

 و یک زمونی سرساب بَینه که پیری وِشونّه بِنه بَزو.


         بِصْدا بَیّه نِنای کِرچال و کار         

فِنا بَینه نوئرد و مَکوی مار

وِنه وَرد و شونه بَینه دِکوری

شه بوفته گِلیجِّ اِشِنه زار زار 

برگردان فارسی

کارگاه جاجیم بافی مادرم خاموش شد 

نوئرد و ماکویش نیست و نابود شدند

ورد و شانه‌‌اش بعنوان دکور استفاده می‌شوند

حالا به جاجیمی که از قبل بافته با حسرت نگاه می‌کند

شعر : دوستعلی علیخانی / خرداد نود و هفت

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ تیر ۹۷ ، ۰۹:۵۵
دوستعلی علیخانی



 مازرونی مَثِل : لَس لَس خر ره بَوِردی کِله‌سی 


 ترجمه فارسی : آرام آرام خرت را بالای اتاق یا صدر مجلس بردی 


کاربرد مثل: این مثل زمانی بکار می‌رود که شخص کم ظرفیتی از احترام دیگران سو استفاده کند و به احترام کنندگان به خویش بی‌احترامی و بی‌ادبی کند و از حد و حدود خودش تجاوز کند و با کمال پررویی طلبکار شده و خودش را برتر از دیگران بداند.

 معنی واژگان مثل

کِله : اجاق سنگی که در دهه‌های گذشته داخل منازل بود و به مرور زمان بخاری هیزمی جایگزین آن شد. 

کِله‌سی : یعنی قسمت بالایی اجاق سنگی یا به عبارتی صدر اتاق یا مجلس که معمولا جای افراد بزرگ و قابل احترام بود. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ تیر ۹۷ ، ۰۹:۳۶
دوستعلی علیخانی

   صعود به قله‌ی سنگ کلوم ( یکی از قلل فرعی نروخرو)

در هفته اول تیر نود و هفت به اتفاق اعضای گروه کوهنوردی اورشمک بنافت وارد شهرستان سوادکوه شدیم. بعد از پیمودن چند کیلومتر با تابلویی که مسیر روستای برنت را نشان می‌داد، مواجه شدیم. مسیر برنت را در پیش گرفتیم. جاده‌ی این روستا خاکی، دارای شیب بسیار تند و پیچ‌های بسیار خطرناک است. متاسفانه جاده این روستا هنوز آسفالت نشده است!

روستای برنت نیز همانند سایر روستاهای ییلاقی مازندران دچار معظل خوش‌نشینی و شهرزدگی شده است، بافت روستا در بعضی از قسمت‌ها از حالت سنتی خارج شده و ویلاها جای خانه‌‌های کاه‌گلی را گرفته است.

در فصل زمستان به دلیل مهاجرت مردم به شهر‌ها و همچنین کوچ دامداران به روستاهای گردشی، علوی‌کلا و آهودشت شهرستان ساری، روستا خالی از سکنه است. 

صبحانه را کنار چشمه‌ای که در انتهای روستا و در حاشیه جنگل و در دامان کوه تمام صخره‌ای منطقه واقع شده است صرف نمودیم. سپس اتومبیل را داخل محل پارک کردیم و کوله پشتی را به دوش کشیده و با توجه به اطلاعات حاصل از اینترنت و افراد محلی مسیر صعود را در پیش گرفتیم.

 ‌‌

بعد از عبور از خیابان اصلی محل وارد کوچه‌‌ی خاکی شدیم که هنوز هم بوی قدیم را می‌داد. زیرا اطراف خانه‌ها دیوار نبود و روی سکوی منزلشان نمد و جاجیم پهن کرده بودند و صدای غرش تلم ( تلم: وسیله‌ی تبدیل ماست به دوغ و کره )  گوش‌هایت را نوازش می‌داد و ... دیدن این صحنه‌ی زیبا مرا به گذشته برد فقط چند دقیقه‌ای نظاره‌گر آن لحظه‌های زیبا بودم. از روستا خارج شدیم و به مرتعی که تعدادی از دامداران آنجا کلبه داشتند رسیدیم، در کنار چشمه‌ای که با کلاف‌های بتنی چندین حوضچه درست کرده بودند استراحت بسیار کوتاهی کرده و قمقمه را پر از آب کردیم و به سمت جنگل رفته و مسیر را در پیش گرفتیم.

 بعد از پیمایش مسیر جنگلی وارد مرتع وسیعی به نام نوکا شدیم، سطح این مرتع را چمنزارهای سرسبز و تعدادی تپه ماهور پوشانده بود. بعد از نیم ساعت پیمایش، انبوهی از مه به سمت ما هجوم آورد و همه جای مرتع نوکا را فرا گرفت، مه دامنه دید ما را خیلی کم ‌کرده بود، طوری که به سختی اطرافمان را می‌دیدیم. اما واقعا صحنه‌ی رویایی و دل‌انگیزی پدید آمده بود، طوری که نم حاصل از مه و نسیم ملایم باد صورتمان را نوازش می‌داد و حس جالبی داشت.

در قلب چمنزار مه گرفته‌ی نوکا صدای زنگوله‌‌ی گوسفندان و پارس کردن سگها توجه ما را به خودش جلب کرد. جهت برقراری ارتباط با چوپان یکی دو بار کَلّه وَنگ دادم ( فریاد مخصوص چوپانان) چوپان هم جواب مرا داد، وقتی به همدیگر رسیدیم سلام و احوالپرسی کردیم و از ایشان آدرس چشمه‌ی نوکا را گرفتم. با رد و بدل کردن چند جمله متوجه شدیم دوستان مشترکی داریم، به همین دلیل ایشان اصرار زیادی کردند تا به کلبه‌ی ایشان برویم و از ما پذیرایی کنند اما من به دلیل استفاده بهینه از زمان درخواست ایشان را نپذیرفتم و از ایشان خداحافظی کردم و بعد از پیمودن مسافتی چشمه‌ی بالا نوکا را پیدا کردیم که دارای آب بسیار سرد و گوارایی داشت. آنقدر سرد بود که نمی‌توانستی بیش از چند ثانیه دستت را داخل آن نگه‌ داشته باشی. 

بعد از پشت سر گذاشتن مسیر چمنزار وارد منطقه‌ای صخره‌ای شدیم که به یکباره نوع پوشش گیاهان تغییر کرد و این وجه تمایز به وضوح قابل رویت بود. مشغول عکس انداختن بودیم که منطقه  ما را به قول امروزی‌ها سورپرایز کرد. ناگهان صحنه تغییر کرد مه‌ای که ما را محاصره کرده بود یکباره کنار رفت و در زیر پایمان مستقر شد و صخره‌ای عظیمی در مقابل دیدگانمان ظاهر شد که بسیار جالب و دیدنی بود.  

با توجه به بارندگی‌های فصل بهار منطقه انگار نقاشی شده بود. دستان هنرمند طبیعت تابلوهای متعدد و رنگارنگی از گیاهان را ترسیم کرده بود و به مهمانانش که در واقع کوهنوردان بودند هدیه می‌داد. ما هم از این هدیه‌ی با ارزش بی‌نصیب نبودیم.


با توجه به اینکه مه در حال رفت و آمد بود و گاهی وقت‌ها مه دید ما را کور می‌کرد یال کوه را جهت پیمایش انتخاب کردیم تا از مسیر منحرف نشویم. وقتی به نزدیکی‌های قله رسیدیم با گونه‌‌های جدیدی از گیاهان و همچنین با درختان تُنک بر خورد کردیم. اینجا هوا صاف و آفتابی بود اما دامنه‌ی کوه پوشیده از ابر بود طوری که روستاهای برنت، رجه، بایعکلا و دهستان بنافت که در حالت عادی از این مکان قابل رویت بودند در زیر خروارها ابر پنهان شده بودند.

خط‌الراس نرو خرو قله‌های متعددی دارد از جمله‌ی این قلل می‌توان به قله‌ی سنگ کلوم اشاره کرد که مقصد نهایی گروه کوهنوردی اورشمک بود. بعد از رسیدن به قله‌ی سنگ کلوم و استراحت مختصر و صرف غذا، مسیر برگشت را در پیش گرفتیم. وقتی قسمت صخره‌ای کوه را رد کردیم به چمنزارهای مرتع نوکا رسیدیم. مه عجیبی منطقه را پوشش داده و دید ما را بسیار کم کرده بود. بعد از پیمودن مسافتی متوجه شدیم که مسیر ناآشناست. خلاصه دست به دامان GPS شدیم و مسیر را پیدا کردیم و خودمان را به روستای برنت رساندیم.

مه دل خوانه ته گِل باغ دَووشم      گِلاب بَیرم ته گِل، آروم بَووشم 

مه سَرِ  راه  اَگه  تَلی دِکارن           سینه سو اِمبه، تِجه دور نَووشم 

نویسنده: دوستعلی علیخانی / تیر نود وهفت 


مسیر صعود به قله سنگ کلوم  ( یکی از قلل فرعی نرو خرو )  

جهت مشاهده عکسها به کانال benaft11@ مراجعه کنید


با کلیک روی لینک زیر به کانال تلگرامی بنافت بپیوندید

benaft11@

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ تیر ۹۷ ، ۰۸:۵۳
دوستعلی علیخانی



 مانگله(maan gele)

  دانه ی گندم نیم‌رس که پس از حرارت دادن بر روی آتش به عنوان تنقلات مورد استفاده قرار می‌گیرد.


ته وِسته تَجِمبه روشه به روشه

وَلکه جمع هاکِنِم گَندِمِ خوشه

ته وِسته گندِمِّ کِمبه مانگِله

مه دستِّ رَد نَکون گِلِ وَنوشه


برگردان فارسی

بخاطر تو قطعات مختلف زمین را سراسیمه می‌دوم

بلکه برای تو خوشه‌های گندم را جمع‌آوری کنم

برایت خوشه‌های گندم را روی آتش حرارت می‌دهم

گل بنفشه‌ام، هدیه‌ام را بپذیر و دستم را رد نکن 

شعر : دوستعلی علیخانی / تیر نود و پنج 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ تیر ۹۷ ، ۰۸:۰۱
دوستعلی علیخانی


آخِرِ هفته دل گِرنه بَهونه 

بَته بَته شومبه مَله شَبونه

دِرسته از اصل خِد بَهیمه دور

مِره وصل کِنده به مَله زَمونه


برگردان فارسی

آخر هفته دلم بهانه می‌گیرد

شبانه بدو بدو به سمت روستایم می‌روم

درست که از اصل خودم دور شدم 

امّا روزگار مرا به روستایم وصل می‌کند

شعر: دوستعلی علیخانی / خرداد نود و هفت

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ تیر ۹۷ ، ۱۱:۲۳
دوستعلی علیخانی


مه دل هِوای واری بَیته مِیا  

کو وارش بَشوره دل هاده جِلا 

دردِ دل ره باتِمه رَفِق نِما 

جار بزوئه مِره هاکِرده رِسوا


برگردان فارسی

دلم مانند آسمان ابری شده است 

کجاست باران تا دلم را شستشو دهد

دردم را به کسی که ادعای رفاقت می‌کرد گفتم 

اما ایشان درد و غمم را به دیگران گفت و آبرویم را برد 

شعر : دوستعلی علیخانی / خرداد نود و هفت

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ خرداد ۹۷ ، ۰۸:۲۱
دوستعلی علیخانی


میاز بیماریی است ناشی از حضور لارو مگس ها در بافت های زنده و یا مرده بدن که این ورود و حضور لارو ممکن است از طریق زخم و جراحات پوستی و یا از طریق حفرات طبیعی بدن مثل دهان، گوش، چشم و دستگاه تناسلی – ادراری صورت گیرد.

مگس های مولد میاز:

۱- کرایزومیا بزیانا (Chrysomyia bezziana):

 این مگس به طول ۸ تا ۱۲ میلی متر و به رنگ سبز متالیک، سبز مایل به آبی تا آبی متمایل به بنفش هستند.

۲- لوسیلیا سریکاتا (Lucilia sericata):

این مگس اغلب به رنگ سبز متالیک و یا سبز مسی بوده و انتشار جهانی دارد. 

۳- سارکوفاگا هموروئیدالیس (Sarcophaga haemorrhoidalis):

بدن به رنگ خاکستری روشن تا تیره است و صفحات کوچک تیره و روشن شبیه به صفحه شطرنج در پشت شکم دارند و به همین علت به آن ها مگس های شطرنجی نیز گفته می شود.

 ۴- ولفارسیا مگنیفیکا (Wohlphartia magnifica):

مگس های خاکستری رنگ و بزرگتر از مگس خانگی بوده که طرح شطرنجی در پشت شکم این مگس ها واضح و مشخص نیست. 

 ۵- استروس اویس (Oestrus ovis):

این مگس در بسیاری از حیوانات اهلی و گاهی در انسان ایجاد میاز می کند. در مناطق مختلف ایران شایع است و باعث خسارات اقتصادی فراوانی نیز در دامپروری می شود. به این مگس، مگس سینوس بینی گوسفند یا مگس سسپو نیز گفته می شود. مگس های ماده در زمان مناسب تعداد زیادی لارو و مجموعاً تا ۵۰۰ لارو بر روی بینی گوسفندان رها می کنند. موارد میاز انسانی بیشتر در چشم و گلو ایجاد می شود که در چشم ایجاد التهاب و آماس ملتحمه (Conjunctivitis) می کند. کوری بر اثر میاز ناشی از این گونه نیز گزارش شده است. موارد میاز گلو باعث التهاب حلق و تارهای صوتی و اشکال در تنفس و تکلم می گردد.

گردآورنده: دوستعلی علیخانی

مگس های مولد میاز 


با کلیک روی لینک زیر به کانال تلگرامی بنافت بپیوندید

benaft11@

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ خرداد ۹۷ ، ۱۱:۴۶
دوستعلی علیخانی


لماسیه را دریابیم 

لماسیه در قسمت میانی خط الراس نرو خرو و در حاشیه مرتع اوپرت واقع شده است. مرتع اوپرت را دامداران روستاهای پاجی و میانا تعلیف می‌کنند. 


وقتی بر فراز لماسیه قرار می‌گیری دهستان بنافت در مقابل دیدگانت رخ می‌نماید و با جنگلی زیبا که مملو از درختان سر به فلک کشیده و در هم تنیده است مواجه می‌شوی وقتی سرسبزی جنگل را  زیر پاهایت مشاهده می‌کنی حس خوبی به بیننده القا می‌کند و موجب شادی و مسرت می‌شود و به وضوح می‌توان احساس آرامش و رها شدن از هر گونه تعلقات را در افرادی که نظاره گر این منظره رویایی هستند احساس کنی . 


بخاطر اینکه لماسیه نسبت به کوه‌های اطرافش از ارتفاع کمتری برخوردار است و سطح آن صاف است  و جاده‌ی عشایری در کنار آن احداث شده است این سالها مورد توجه طبیعت‌گردان قرار گرفته است. 

اما متاسفانه از سوی تعدادی از افراد مورد بی‌مهری قرار گرفت زیرا با اتومبیل‌های آفرود و شاسی بلند موجب تخریب گیاهان ، علف‌زارها و به آتش کشیدن گیاه گون که سریع مشتعل می‌شود شدند. همچنین با ریختن انواع و اقسام نایلون و بطری‌های آب و نوشابه منظره زشتی را بوجود آورده‌اند و دل طبیعت دوستان را به درد آوردند.


 ته مانده‌ی انواع و اقسام غذاها ، قوطی‌های فلزی کنسروها ، شیشه‌های شکسته ، نایلون و ...  سوغات  تعدادی از افراد به منطقه دیدنی لماسیه است. این امر دامان حیات وحش و دامداران منطقه اوپرت را هم گرفت زیرا دام ها با خوردن نایلون و به دلیل تماس پاهایشان با قوطی کنسروهای فلزی و شیشه خرده‌ها دچار خونریزی شده و تلف شده‌اند. 

همین بلا را چند سال پیشتر بر سر مرتع بندبن واقع در دهستان بنافت آورده‌اند اما طبیعت دوستان منطقه تاب نیاوردند و با همکاری منابع طبیعی اقدام به مسدود کردن جاده‌ی منتهی به بندبن ( مرسی سی) کردند. 

تنها راه نجات منطقه زیبا و دیدنی لماسیه مسدود کردن راههای منتهی به آن است در غیر این صورت باید شاهد مرگ تدریجی و دلخراش لماسیه باشیم. 

  نویسنده : دوستعلی علیخانی 




۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ خرداد ۹۷ ، ۱۷:۵۰
دوستعلی علیخانی

تقدیم به اون دسته از بنافتی‌های زحمتکشی که مشغول کشت گندم و جو

و همچنین درگیر کار شوپه ( نگهبانی مزرعه در شب) هستند.

 « شِمه نَخِته چِشِ بِلاره »

🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹

شوپه(shoope) 

فنر کور کورِ سو، سَرپُر دوشِ سَر

شوپه دِمبه تا صُب تَش‌کِله‌ی وَر 

حرومی ره رَم دِمبه با کَلّه وَنگ 

اَنده دور دور کِمبه تا شو بَیره پَر 

برگردان فارسی

با نور فانوس کم سو و تفنگ سرپری که روی کولم است 

تا صبح کنار اجاق هیزمی نگهبانی می‌دهم

با فریادم خوک را از مزرعه‌ام دور می‌کنم 

آنقدر از مزرعه‌ام مراقبت می‌کنم تا شب به روز برسد  

شعر : دوستعلی علیخانی / خرداد نود و هفت

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ خرداد ۹۷ ، ۱۲:۱۸
دوستعلی علیخانی


زَنبیلِّ دوش هایرم بورِم سَرِکار

پیر سَری پول در بیارم  زور و زار 

پول نِداری تِره نَیرنّه تحویل 

بی‌پولی آدِمِّ پِچوک کِندا وخوار


برگردان فارسی

زنبیلم را روی کولم بگذارم تا سرکار بروم 

تا در سن پیری و ناتوانی پول در بیاورم 

اگر پول نداشته باشی کسی به تو اهمیت نمی‌دهد

فقر و نداری انسان را کوچک و ذلیل می‌کند


شعر : دوستعلی علیخانی / خرداد نود و هفت 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ خرداد ۹۷ ، ۰۷:۴۱
دوستعلی علیخانی


موضوع تحقیق :

بررسی دلایل کم شدن دام ها در دهستان بنافت

چه چیسته چراغ دامداری در بنافت کم سو بیه؟


مقدمه:

دامداری در دهستان بنافت به دو صورت بود. 

۱- دامداری حرفه ای 

دامداران حرفه ای گالش ها یا چوپانانی بودند که فصل بهار و تابستان را در ییلاق و فصل پاییز و زمستان را در قشلاق سپری می کردند. دامداران حرفه ای در تمام طول سال در جنگل یا زمین های زراعی که به صورت گردشی کشت می شدند در کنار احشام مستقر بودند. نا گفته نماند دامداران حرفه ای بنافتی نیمه دوم خرداد، دام هایشان را به مراتع بندبن، زرجو،گلرد،اوپرت، سرخده و ... کوچ می دادند و پس از سپری شدن فصل گرم سال به روستاهایشان بازمی گشتند. و پس از مدتی به قشلاق کوچ می کردند. 

۲- دامداری غیر حرفه ای یا کتول داری

این دسته از افراد تمامی فصول سال در روستاهایشان اقامت داشتند و در کنار کار کشاورزی و مشاغل دیگر( نجاری، نمد مالی،چچی گری، پالان دوزی، درزی یا خیاطی...) چند راس گاو یا گوسفند در حیاط منزلشان نگه داری می کردند. 

سوالات تحقیق 

دلایل کم شدن دام در دهستان بنافت چیست؟

چرا شغل گالشی در دهستان بنافت منقرض شد؟ 

چرا از تعداد چوپانان حرفه ای در بنافت کاسته شده است؟ 

چرا کتول داری در دهستان بنافت کم رونق شده است؟

 

سوالات تحقیق را از افراد زیر پرسیدم.

 ۱- دامداران حرفه ای که اقدام به فروش دام هایشان کرده اند و  دامداری را رها کرده اند. 

 ۲-  دامداران حرفه ای که در منطقه مشغول فعالیت هستند و از تعداد دام هایشان کاسته اند.

 ۳- دامداران غیر حرفه ای یا کتول دارانی که در دهستان بنافت مشغول به کار هستند اما از تعداد دام هایشان در سال های اخیر کم کرده اند.


جواب هایی که شنیدم به شرح ذیل می باشد. 

۱- اجرای طرح جنگل در شهرستان ساری

با اجرای طرح جنگل در شهرستان ساری عملا شغل گالشی از این دیار رخت بر بست و برای همیشه به تاریخ پیوست. ( در حال حاضر در مرتع بندبن به جای دام ها ماشین های شاسی بلند و موتور سواران جولان می دهند و از مرس سی و گزنه چال گرفته تا چشمه زرجو انواع و اقسام آشغال « از وچه کهنه بهیر تا ... »خودنمایی می کنند. 

۲- مهاجرت جوانان به شهرها به دلیل کسب درآمد بیشتر و زندگی راحت تر و ادامه ندادن راه پدرانشان

۳- گران بودن علوفه و خوراک دام 

۴- وجود سیاست های نادرست در اعطای تسهیلات از سوی بانک ها و دیگر نهادهای حمایتی و اجرایی وابسته به امور دام 

۵- کم لطفی سازمان دامپزشکی منطقه 

 به عنوان مثال می توان به تزریق واکسن دام ها اشاره کرد دامدار باید بارها به مراکز دامپزشکی مراجعه کند تا برای تزریق واکسن اقدام کنند و مواردی پیش آمده که تزریق بی موقع موجب تلف دام ها شده است. به قول شاعر نوش دارو بعد از مرگ سهراب 

۶-  خوش نشینی در روستاهای دهستان بنافت

در بعضی از روستاها خوش نشینان بومی یا غیر بومی به مراکز بهداشتی شکوائیه نوشته مبنی بر اینکه بوی فضولات دامی موجب آزار و اذیت آنان می شود. مراکزبهداشتی هم برای دامدار اخطاریه صادرکرده مبنی بر اینکه اگر دام هایتان را تا شعاع هزار متری از روستا انتقال ندهید با شما برخورد خواهد شد. ( دندون بمو لوچه ره بوازندیه)

۷- محصور نمودن جنگل های حاشیه روستاها و ایجاد محدودیت برای دام ها 

۸- پرداخت نکردن غرامت ناشی از دریدن دام ها توسط حیوانات وحشی از سوی سازمان محیط زیست

به عنوان مثال می توان به تابستان سال ۹۴ در روستاهای دادوکلا، سودکلا و ولیکچال اشاره کرد که گرگ ها حدود ۲۰ راس از گوسفندان دامداران را از بین بردند. گرگ ها آنقدر پر رو و دریده شده بودند که حتی وارد حیاط مردم شده و گوسفندان را دریدند.

۹- زحمت زیاد نگهداری دام ها، مراقبت دائم از دام ها و همچنین تناسب نداشتن خرج و دخل دامداران در برابر این همه کار و زحمت شبانه روزی

۱۰-تغییر اراضی کشاورزی و مراتع به مسکونی و پیشنهاد وسوسه کننده به روستائیان جهت فروش زمین ها.

۱۱- کم شدن نزولات آسمانی در سال های اخیر و به دنبال آن کم شدن علوفه و خشک شدن یا کم آب شدن چشمه های منطقه

۱۲- روی آوردن مردم به سمت باغداری و کاشت نهال های گل محمدی، گردو، سیب و ... در زمین ها به صورت پلاک های کوچک 

۱۳- وجود داروهای دامی تقلبی در بازار

 با خرید داروهای تقلبی در بازار از یک طرف دامدار متحمل هزینه گزاف و بیهوده ای می شود که هیچگونه نتیجه ای عایدش نمی شود. از سوی دیگر دام دامدار هم تلف می شود. ( نمونه عینی آن داروهای تب برفکی در بازار بود که تقلبی از آب در آمد)

۱۴-خرید بسیار پایین شیر از دامدار از سوی کارخانه های لبنی

۱۵-عدم خرید تضمینی شیر و گوشت از دامداران

۱۶- خرید دام از سوی دلالان به صورت نسیه و دیر پرداخت کردن پول به دامدار یا بعضا کلاهبرداری.


به نظر شما با این همه مشکلات آیا کسی تمایل دارد به شغل دامداری که شغل آبا و اجدادی مردم بنافت بود ادامه دهد؟

اگر عده ای مشغول به این کار هستند: 

 یا واقعا عاشق هستند.

 یا به قول یکی از دامداران به دام اعتیاد پیدا کردند.

 یا به قول دیگری« دکتمی و بکتمی هیچ کار دیگه ای امه دست بر ننه.»

راهکار چیست؟

چنانچه در صدی از موانع و مشکلاتی که از سوی اهالی شریف و زحمت کش بنافت به آن اشاره شد برداشته شود می توان به رونق دوباره دامداری در بنافت امیدوار بود.

محقق:دوستعلی علیخانی


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ خرداد ۹۷ ، ۰۹:۳۴
دوستعلی علیخانی

جیفِ خالی ره هیچ‌ کی نَینه تحویل 


نِداشتی آدِمِّ خوار کِندا و ذَلیل


برگردان فارسی


اگر جیبت خالی باشد کسی به تو اعتنا نمی‌کند


فقر و نداری انسان را خوار و ذلیل می‌کند


شعر: دوستعلی علیخانی / خرداد نود و هفت

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ خرداد ۹۷ ، ۱۱:۵۷
دوستعلی علیخانی


پِچوک بیمه مه توک بییه مه نِنا

پیر سَری مه توک بَهییه مه زِنا 

چِتی جبران هاکِنم شِمه کارا

شرمندومه مِن پیشِ شِما دِتا

شعر: دوستعلی علیخانی / فروردین نود و هفت


برگردان فارسی

مادرم تکیه‌گاه‌ی دوران کودکی‌ام بود 

همسرم تکیه‌گاه‌ی دوران پیری‌ام شده است 

کارهای نیک شما را چطور جبران کنم

شما دو نفر مرا شرمنده‌ی خودتان کردید


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ خرداد ۹۷ ، ۰۷:۲۶
دوستعلی علیخانی


چکل 


صواحی تا نِماشون تِره ویمبه

از یِلاق تا مازرون تِره ویمبه

دارنی کیجا قَله، زرجو و نرو 

بورِم اون سَرِ ایرون تِره ویمبه


برگردان فارسی

از صبح تا غروب آفتاب تو را می بینم

از ییلاق تا دشت مازندران تو را می بینم

قلل کیجا قلعه، زرجو و نرو را در آغوش گرفتی

اگر به دورترین نقطه ایران بروم باز هم تو را می بینم 


شعر: دوستعلی علیخانی / فروردین نود و هفت


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ خرداد ۹۷ ، ۰۷:۰۰
دوستعلی علیخانی

بَلو ره دوش هایرم بورم دشت سَر 

چکمه ره دَپوشِم پاک هاکنم جَر

نشا هاکِنِم اَنبِربو و صَدری 

نشا پلا بَخِرِم شه یارِ وَر 


برگردان فارسی

بیل کج را روی کولم بگذارم و به طرف دشت بروم 

چکمه‌‌هایم را بپوشم تا کانال اطراف زمین را تمیز کنم 

گیاه برنج انبربو و صدری را نشا کنم 

در کنار همسرم برنج مخصوص روز نشا را بخورم 

شعر: دوستعلی علیخانی 

 اردیبهشت نود و هفت


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ ارديبهشت ۹۷ ، ۰۹:۵۱
دوستعلی علیخانی