ترجمه
بخاطر حفظ آبرویم مجبورم دست فروشی کنم.
تو بگو، چکار کنم...؟!
با کلیک روی لینک زیر به کانال تلگرامی بنافت بپیوندید
ترجمه
بخاطر حفظ آبرویم مجبورم دست فروشی کنم.
تو بگو، چکار کنم...؟!
با کلیک روی لینک زیر به کانال تلگرامی بنافت بپیوندید
ته وسه تش کله ره سوهاکنی ( تو می بایستی اجاق منو روشن می کردی)
سوز و سرما ره مسته او هاکنی ( تا سردی و سرما از من دور شود)
ته وسه کوی کوچ بار بکشی ( ته می بایستی کوچ را سمت کوه همراهی می کردی)
اسب بار هاکنی اُسار بکشی ( تو می بایستی بار را پشت اسب قرار می دادی و افسارش را می کشیدی)
«این شعر زبان حال شخصی است که همسرش را از دست داده است و نمی تواند او را همراهی کند»
کلیک کن تا واضح ببینی
شعر: ؟
برگردان فارسی: دوستعلی علیخانی
برات آروم و قرار نداشتم، چرا نیومدی
با چشمونم انتظارت را کشیدم، چرا نیومدی
در بین برف و سرمای زمستون
برات مثل درخت خشکیده شدم، چرا نیومدی
با کلیک روی لینک زیر به کانال تلگرامی بنافت بپیوندید