بنافت

بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب

۳ مطلب در شهریور ۱۳۹۸ ثبت شده است

گزارش صعود به قله  ۳۶۲۰ متری خِرو
 
صبح روز جمعه ۹۸/۶/۱۵ به اتفاق ده تن از اعضای گروه کوهنوردی برنا (فرهنگیان ناحیه ساری) از ساری به سمت دودانگه/ بنافت/ روستای سنگده حرکت کردیم. صبحانه را کنار چشمه تِلارسربند صرف کردیم. 
ساعت نه صبح به جنگل مرس‌سی رسیدیم، اتومبیل را آنجا پارک کردیم. بندهای پوتین را محکم بستیم و کوله را به دوش کشیدیم و به دل جنگل راش با درختانی با قامت‌هایی کشیده که همگی چتر سبز رنگی به سر داشتند، زدیم. 

بعد از جنگل راش پا به مرتع سرسبز و زیبای بندبن که گل‌های صورتی پیازی جلوه‌ی خاصی به محیط اطراف بخشیده بودند، نهادیم. وقتی سرمان را بلند کردیم با انبوهی از ابر مواجه شدیم که چهره چکل را به صورت نقطه‌ای پوشانده بودند و مناظر دلفریبی ایجاد کرده بودند. 
مسیر پاکوب بارگیرون را در پیش گرفتیم و در یک ستون با رعایت فاصله از میان ابرها عبور کرده  وارد مرتع زرجو شدیم. اینجا برخلاف دامنه کوه هوا صاف و آفتابی بود و دریایی از ابر زیر پایمان خودنمایی می‌کرد. در کنار چشمه زرجو استراحت کوتاهی کردیم و از دامنه دیواره‌ی تمام صخره‌ای زرجو گذر کردیم و به کوه سه‌گِسفِنِک رسیدیم. ‌
وقتی که پا به شانه‌های سترگ سنگ‌پرچیم نهادیم، قلل نرو و خرو و گوسفند‌سراهای اطراف آن را به نظاره نشستیم و ناهار را همانجا صرف کردیم. دامنه کوه را دریایی از ابر پوشانده بود و رقص ابرها واقعا دیدنی بود. 

قله نر‌و در سمت راست و قله خرو در سمت چپ ما واقع شده بودند. مسیر قله خرو را در پیش گرفتیم بعد از شش ساعت کوهنوردی بر فراز قله خرو سرود همدلی و دوستی را در قلب کوهستان خواندیم.
هنگام برگشت از کنار قله نرو عبور کردیم چشمه نرو هم تشنگی را از وجودمان رفع کرد و بدین صورت رسم مهمان‌نوازی را به جا آورد. 
مسیر بَپِّری را در پیش گرفتیم بعد از پیمودن مسافتی وارد دریایی از ابر شدیم هر چقدر که پایین‌تر می‌رفتیم ابرها فشرده‌تر و دامنه دید ما کمتر می‌شد طوری که دید مفید ما به چهار الی پنج متر رسیده بود. 
با توجه اینکه بنده و یکی از دوستان این مسیر را قبلا طی کرده بودیم و نسبت به منطقه آشنایی کافی داشتیم توانستیم اعضای گروه را به سلامت از مرتع بندبن و جنگل مرس‌سی عبور دهیم و به سمت ساری روانه شویم. مسیر برگشت را چهار و نیم ساعت طی کردیم و در صحت و سلامت پرونده‌ی صعود به قله خرو را بستیم.   
نویسنده: دوستعلی علیخانی ۹۸/۶/۱۶

 

تصاویر مربوط به صعود را در کانال benaft11@ ببینید

با کلیک روی لینک زیر به کانال تلگرامی بنافت بپیوندید

benaft11@

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ شهریور ۹۸ ، ۰۹:۰۷
دوستعلی علیخانی


دیروز خیابون دِله اَتّا از شاگردای چن سال پیش ره بدیمه بعد از کَش‌گیرون هاکِردپه از وه و وِنه زندگی خَوِر بَیتِمه. 
بَدیمه اَسری وِنه چِش هِرت بَکِرده و وِنه دیم ره بَشِسته.
باتِمه چه بِرمه کِندی؟
باته مه زِنا مه جه جِدا بَیّه.
باتِمه چه چیسته؟ 
باته به خاطر اینکه نتونستمه وِنسته زندگی اون چنونی جور هاکِنم. 
البته مِن آدِمه تنبل و بیکاره نَیمه امّا با این وضعیت اقتصادی مه دست ویشتر بر نِمو. 
باتِمه مگه قبلا شه وضع ره وِنِسته ناتی؟
باته باهوتمه، وه هِم قبول هاکرده اما بعد از یک‌سال با هم دَیّن مه جه جِدا بَیّه. 
« زمونه ره بَوین هِئی جِدا بَیّن سون پیرَن دَکِش هاکِردن بَیّه. چه وه اینتی بَیّه؟»
من هِم وِنه دل خاطری اینتی باتمه.
ته که مه پا نَهی چه بَهی هِمراه
دست به بند بَرِسی بَزوهی درجا 
باتِمه مه راه اَتی دارنه چالوک 
اِسا دل گِرو بَیتی بَهی جِدا
 
ترجمه فارسی
تو که نتوانستی پا به پایم بیایی چرا همراهم شدی 
وقتی به سربالایی رسیدی، متوقف شدی 
به تو گفته بودم که مسیرم مقداری چاله دارد 
حالا که دلم را به گرو گرفتی از من جدا شدی 


دوستعلی علیخانی/ شهریور نود و هشت 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ شهریور ۹۸ ، ۱۰:۵۴
دوستعلی علیخانی


ته قَوِر سَر دِکاشْمه چَن رَقِم گِل 
سِرخ و زرد و اِسپه، خاطِرِ ته دِل
شمع سو هاکِردِمه، گِل بَوینی خار 
ته گِلِ رو نَدیمه، لینگ بَیّه شِل
ترجمه فارسی 
بر سرمزارت چند رقم گل کاشتم 
برای خاطر دلت گلهایی به رنگ سرخ، زرد و سفید کاشتم  
شمع را کنار گلها روشن کردم تا گلها را خوب ببینی
امّا صورت نازنینت را ندیدم و از پا افتادم 
دوستعلی علیخانی / تیر نود و هشت

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ شهریور ۹۸ ، ۱۱:۰۹
دوستعلی علیخانی