بنافت

بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب


گزارش صعود به قله ۳۲۰۰ متری چین‌دِبِن


در آخرین روزهای فصل بهار به اتفاق ۱۶ تن از اعضای گروه کوهنوردی برنا 

(فرهنگیان ناحیه یک ساری) به دل طبیعت زیبا و کوهستان دیدنی منطقه دراسله زدیم.

ساعت ۱۵ روز پنج‌شنبه از ساری به سمت سوادکوه حرکت کردیم، وارد جاده آلاشت شده و سپس به سمت دراسله مسیرمان را ادامه دادیم. سپس به روستای کوچک و با‌صفای گلناب دره رسیدیم که مردی بزرگ، سخاوتمند و مهمان‌دوست جناب آقای مهدی کمالی، پدر بزرگوار آقای ابوالفضل کمالی دوست و همکارمان را در قلبش جای داده است. 

وقتی وارد منزل آقای کمالی شدیم با چهره‌ای خندان و روی گشاده سفره‌ای از مهر، محبت و صمیمیت برایمان گستراندند و ما را شرمنده اخلاق و رفتارشان کردند.

بعد از صرف عصرانه، آقا ابوالفضل ما را به سمت آبشار دِدَره که در نزدیکی روستا قرار دارد، هدایت کردند. وقتی به آبشار رسیدیم احساس کردیم آب با هنرمندی بر قامت رودخانه لباس عروس به تن کرده تا زیبایی‌‌اش را به رخ ما بکشد.

اطراف آبشار مملو از انواع و اقسام گیاهان بود که چشم هر بیننده‌ای را به خود خیره می‌کرد که بسیار جالب و تماشایی بود. 

بعد از گشت و گذار در اطراف آبشار به سمت منزل آقای کمالی برگشتیم و شب را در آنجا به صبح رساندیم.

صبح روز جمعه ۹۸/۳/۳۱ به اتفاق راهنمای گروه آقا ابوالفضل به سمت قله‌ی ۳۲۰۰ متری چین‌دِبِن حرکت کردیم. استارت کار گروه با سربالایی بسیار تندی آغاز شد که مجبور به استراحت در چند نقطه شدیم. 

سپس به چشمه پر آب اِسبوک که گیسوانش را در کف رودخانه پهن کرده بود و گل‌های وحشی دو طرفش را آذین بسته بودند، رسیدیم. آبی به دست و صورتمان زدیم و قمقمه‌ها را پر از آب کردیم.

 بعد از طی مسافتی به مرتع کولک‌چال که گالش‌ها در آنجا حضور داشتند رسیدیم. نفاری کوچک از جنس چوب که روی آن کیسه‌های دوغ بود و تِلِم (وسیله‌ی جدا کردن کره از ماست) توجه مرا به خودش جلب کرد، با مرد گالش گفتگوی کوتاهی انجام دادم و بعد از عکس انداختن آنجا را ترک کرده و مسیرمان را به سمت مرتع گزه ادامه دادیم.

بعد از پیمودن مسافتی که در بین راه مشغول کندن گیاه دارویی آویشن و چای کوهی بودیم به چشمه‌‌ی گزه که آب بسیار سرد و زلالی داشت طوری که سنگ‌های کف چشمه را به راحتی می‌توانستی بشماری، رسیدیم.

در کنار چشمه اتراق کردیم آتشی به بپا کرده و با جوشانده گیاه دارویی آویشن اعضای گروه پذیرایی شدند. 

راهمان را در پیش گرفتیم و به سمت قله‌ی صخره‌ای چین‌دِبِن که هنوز برف‌های باقیمانده از زمستان را در اطرافش جای داده بود، هجوم آوردیم. هر چه به قله نزدیکتر می‌شدیم سختی کار را بیشتر حس می‌کردیم.

بالاخره با همت و اراده‌ی پولادین اعضای گروه بعد از ۵ ساعت (با احتساب زمان  استراحت و صرف غذای بین راهی) بر روی شانه‌های سترگ قله‌ی ۳۲۰۰ متری چین‌دِبِن پا نهادیم و سرود فتح قله را خواندیم و خستگی راه از وجودمان رخت بر‌بست. 

نویسنده: دوستعلی علیخانی ۹۸/۳/۱  

تصاویر مربوط به صعود را در کانال benaft11@ ببینید

با کلیک روی لینک زیر به کانال تلگرامی بنافت بپیوندید

benaft11@

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ تیر ۹۸ ، ۰۸:۲۵
دوستعلی علیخانی


دار ماز 

دار یعنی درخت 

ماز یعنی زنبور عسل

بنابراین دار ماز یعنی زنبور عسل درختی 

زنبورهایی که در جنگل زندگی می‌کنند معمولا در شکاف درختان بلند و تنومند ( دار لاب ) سکونت می‌کنند عسل این نوع زنبور‌ها مزه خاصی دارد و بسیار گران قیمت می‌باشد. چون خرس به عسل علاقه‌ی زیادی دارد و از تنه درخت به راحتی بالا می‌رود بنابراین کسانی که جایگاه زنبور عسل را شناسایی کردند جهت در امان ماندن زنبورها، روی تنه درخت را با ورق‌های فلزی پوشش می‌دهند تا مانع رسیدن خرس به زنبور‌ها شوند. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ خرداد ۹۸ ، ۰۸:۲۹
دوستعلی علیخانی
ته خاطر چپون بَیمه بوردِمه یور 
کَتِل تَشِ‌دی مه چِش هاکِرده کور 
لَله ره وا کِمبه دیاری تِسته 
دل نِدارمه هیچوقت ته جه بَوّم دور

ترجمه فارسی
به خاطر تو چوپان شدم و روبروی روستا اقامت کردم 
دود ناشی از سوختن کنده‌ی داخل کلبه‌ام به چشمانم آسیب رساند
روبروی روستا می‌نشینم و برایت لله‌وا می‌نوازم 
چون دوست ندارم هیچوقت از تو دل بکنم و دورشوم

دوستعلی علیخانی / خرداد نود و هشت 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ خرداد ۹۸ ، ۱۸:۱۵
دوستعلی علیخانی


دوستعلی علیخانی / اردیبهشت نود و هشت 

تقدیم به دامداران و کسانی که به نوعی به کوه وابستگی داشتند اما به دلیل کهولت سن قادر نیستند به کوه عزیمت کنند و از دور با معشوقشان نجوا می‌کنند. 

شش پیچِ میانا ره بوهِرم لو

کَله هِنیشِم، هارشِم چَم‌چَمِ رو 

شه خاطرات ره پِشو زَمبه اوپرت

افسوس نَتومبه لماسیه بورِم خو 

ترجمه فارسی 

جاده شش پیچ روبروی روستای میانا را طی می‌کنم 

تا به منطقه کله برسم و از آنجا گذرگاه گوگلی را نظاره کنم 

خاطرات مرتع اوپرت را برای خودم مرور می‌کنم 

افسوس که به خاطر پیری نمی‌توانم به کوه لماسیه بروم و در کنارش خوابی آرام داشته باشم 

توضیحات

شش پیچ: جاده پیچ در پیچ روبروی روستای میانا که منتهی به روستای سنگده می‌شود. 

کَله: نام مکانی است که بر بلندای جاده شش پیچ و روبروی کوه واقع شده است. 

چَم چَم: گذرگاه گوگلی به مرتع اوپرت / مسیری که دارای پیچ‌های زیادی باشد.

اوپرت: مرتع تابستانه دامداران اهالی پاجمیانا

لماسیه: نام کوهی مشرف بر دهستان بنافت

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ خرداد ۹۸ ، ۲۰:۰۳
دوستعلی علیخانی


تقدیم به مادران زحمتکش دیارم که روزگار از آنان کینه به دل گرفته و رفاه و آسایش را تا آخرین لحظات حیات‌شان از آنان سلب کرده است.

رو نَنه هارشِم ته، اَنگوشتِ تِک تِک

قِلاش بَیّه ته دست، باز کِندی رِک رِک 

تیل بِندوسته ته لِینگ تا چشِ مِجیک 

کمرِ تا بوسته، بِموئی چِک چِک 

ترجمه فارسی 

خجالت می‌کشم از اینکه نوک انگشتان را نگاه کنم  

انگشتان دستت به خاطر کار سخت پاره شدند اما دست از کار نمی‌کشی

گل شالیزار از پنجه‌ی پا تا مژه‌هایت را فرا گرفته است 

از شدت کار انگار نخاع کمرت قطع شد و بدنت خرد شد 

دوستعلی علیخانی / اردیبهشت نود و هشت 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۷:۱۳
دوستعلی علیخانی

شکارچی بِهار ماه تِفِنگ هاکون لال 

گپ بیاری تِفِنگ، چِنگ بَوّه ته بال 

شوکا و اِشکارگو هَسنه خالِک مار 

خِدایی، خالِکِ سَر نِل سیو شال 

ترجمه فارسی

شکارچی، در فصل بهار تفنگت را لال کن  

چنانچه تفنگت را به حرف بیاوری، دستت فلج شود 

چون در فصل بهار آهو و گوزن بچه‌ی کوچک دارند

ترا به خدا قسم، بچه‌ آهو و گوزن را عزادار نکن 

دوستعلی علیخانی / فروردین نود و هشت 


با کلیک روی لینک زیر به کانال تلگرامی بنافت بپیوندید

benaft11@

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ ارديبهشت ۹۸ ، ۲۰:۵۴
دوستعلی علیخانی



آقای بزرگوار، خانم محترم ، درخت نارنج به موقع شکوفه‌هایش را برای شما روی زمین می‌ریزد. بنابراین نیازی نیست جهت کندن بهار با چوب به او آسیب برسانی. 

بهار نارنج، بِهار ماه اَمه مهمون 

عطر اَفشونی کِنده با لب خندون 

بی‌مِنت شه بهار ره دِنه هدیه

سزاوار هسته وه بَوّه چو بارون ؟

ترجمه فارسی 

در فصل بهار، بهار نارنج مهمان ما است 

با لبی خندان کوی و برزن را عطر افشانی می‌کند

بدون منت گل‌هایش را به ما هدیه می‌دهد

آیا سزاوار است که با چوب به او آسیب برسانیم؟

دوستعلی علیخانی / اردیبهشت نود وهشت


با کلیک روی لینک زیر به کانال تلگرامی بنافت بپیوندید

benaft11@

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ ارديبهشت ۹۸ ، ۲۱:۲۷
دوستعلی علیخانی

این روزها در جاده‌های منتهی به ییلاقات مازندران، دامداران در حال کوچ به مناطق کوهستانی هستند. راننده بزرگوار، با بوق های ممتد آرامش دام ها را به هم نزن و به آنها استرس وارد نکن به آرامی از کنارشان رد شو و با گوش دادن نوای زنگوله و های های مرد چوپان و گالش با آنان همراهی کن. 


بهار بِمو گالش بَیّه هوائی  

تَلِم و تِشک چِمِر زَنّه دِتائی

گوال تاجه‌ی اسب، وچون سرباری

گالش گو سمت یِلاق بَینه رائی

ترجمه فارسی

با آمدن فصل بهار دل گالش هوای وطن کرد 

گاو ماده‌ و گاو نر جوان همدیگر را صدا می‌زنند

گالش جوال را دو طرف اسب گذاشت و بچه‌ها را روی آن بست 

سپس با همراهی خانواده گاوهایش را به سمت ییلاق حرکت داد

 دوستعلی علیخانی/اردیبهشت نود و هشت

با کلیک روی لینک زیر به کانال تلگرامی بنافت بپیوندید

benaft11@

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۸:۱۸
دوستعلی علیخانی

تقدیم به عاشقان کوهستان و شفیته‌گان طبیعت 

مه دل چِکِل وه بَیّه اَتّا پِریک

بِشکِندیه تِریک چِکِلِ مِجیک  

اوزِر ته گِل رو هاکِرده نِخار 

پَکِر بَیمه، دل بِمو جِرَک جِریک

ترجمه فارسی

دلم برای کوه یک ذره شد و دلتنگش شدم 

تگرگ مژه‌های زیبای کوه را شکست

باد سرد و سوزان به صورت زیبایش آسیب رساند  

آزرده خاطر شدم و دلم برای کوه به درد آمد  

دوستعلی علیخانی / بهمن نود و هفت 

با کلیک روی لینک زیر به کانال تلگرامی بنافت بپیوندید

benaft11@

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ فروردين ۹۸ ، ۱۱:۲۴
دوستعلی علیخانی

زبان حال مردم سیل زده‌ی استان‌های مازندران، گلستان، لرستان و خوزستان

مه زاری وه، بِرمه هاکِرده هِوا 

لائـــز را دِمـــبِـــدا، بَیـــّه مـه بـــِلا 

نِخوامبه مِسته بَوّی اَسری بارون 

کومِک نَهی، چه کورِک بَهی اِسا؟ 

ترجمه فارسی

هوا برای گرفتاری و بدبختی‌هایم گریه و زاری کرد 

آنقدر گریه کرد که سیل به را انداخت و موجب مصیبت شد 

از تو درخواست دارم دیگر برایم گریه نکن  

کمک کردن پیشکِشت، چرا برایم مایه دردسر و عذاب شدی؟

« کورک: تورم و التهاب و جمع شدن چرک در زیر پوست »

دوستعلی علیخانی / فروردین نود و هشت 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ فروردين ۹۸ ، ۰۸:۰۹
دوستعلی علیخانی

روزِ سِزده طبیعت هَستی مِهمون 

نَکوش حیوونا، نَورین دارِ جِو‌ون

ویشه ره تَش و آشغال نَده هدیه 

نِمِک ره بَخِردی نِشکِن نِمکدون

ترجمه فارسی

روز سیزده بدر مهمان طبیعت هستی  

درست نیست حیوانات را از بین ببری و درختان جوان را قطع کنی

به جنگل آتش و آشغال هدیه نده و موجب تخریب آن نشو  

وقتی که نمک کسی را خوردی سزاوار نیست نمکدانش را بشکنی

دوستعلی علیخانی / فروردین نود و هشت

با کلیک روی لینک زیر به کانال تلگرامی بنافت بپیوندید

benaft11@

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ فروردين ۹۸ ، ۲۱:۰۹
دوستعلی علیخانی

عَیدی گِردِش بوهِردی نَهیر اِراد 

زخمه پِشو نَده، جاش بَزِن ضِماد 

سونِ کور بور دِله‌، لال بِرو بِریم  

دلها ره وصل هاکون با روی گِشاد

ترجمه فارسی

موقع دید و بازدید عید از زندگی دیگران عیب و ایراد نگیر 

به جای باز کردن زخم زندگی مردم روی آن را دارو بزن 

مانند کور وارد خانه مردم شو و مانند لال خارج شو  

(چشم و زبانت را کنترل کن و در پی عیب‌جویی نباش)

با روئی گشاده و باز دلها را به هم پیوند بزن

دوستعلی علیخانی /  فروردین نود و هشت 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ فروردين ۹۸ ، ۰۸:۲۷
دوستعلی علیخانی

  « اویِ دلِ گپ »


دیروز مِره التماس کِردی بِهِم 

اَمرو دست و لینگ دَکِتی که نِهِم 

تا دیروز مه وِسته کَتِنی دعوا 

اَسـا کـه بِمـومه بَـهیمـه بـلا؟

مِن وِنا بِوارِم هستِمه نِعمِت 

شِمه بی‌تدبیری جه بَیمه نِقمِت

سدِّ طبیعی مِسته بییه ویشه 

اَرماتوری جه بَوری سدِّ ریشه

کوه‌ی کَش ره بوتی، بَزوئی ته دار

ویلا بِساتی، مه خِشی بورده مار 

ویشه چَن لا بییه هاکِردی تک لا

مه خِنه رِق بدائی، بَیتی مه جا 

تفریحگاه مه دلِ سر ته بِساتی

وِلِق هِدائی، اون وَتِّر نِساتی

مه راه په پِل بِساتی تا بوری یور 

نَخِش بِساتی مه راه هاکِردی کور 

تِره یاد دَره مِره دائی آزار 

اِسا برمه کِندی، گونی ته شه زار 

دیروز مِن پیاده ته بیهی سوار 

گونّه دست بالای دست دَره بسیار


ترجمه فارسی 


 « حرف دل آب »

دیروز التماس می‌کردی تا ببارم 

امروز به دست و پایم افتادی تا نبارم 

تا دیروز به خاطر من جنگ و دعوا داشتید 

حالا که به سراغ همه آمدم بلا و مصیبت شدم 

من باید ببارم چون برای شما نعمت هستم 

اما با بی‌تدبیری شما مایه رنج و عذابتان شدم 

جنگل مانند سد طبیعی مرا در خودش جا می‌داد

اما شما با اره‌موتور ریشه‌ی این سد را قطع کردید 

کوه را کندی، درخت را قلع و قمع کردی 

جایش ویلا ساختی و خوشی را از من گرفتی

جنگل چندین لایه داشت اما شما جنگل را تک لایه کردید  

خانه‌ام را خراب کردی و جایم را اشغال کردی

روی قلبم محل تفریح و گردش درست کردی 

مرا تحت فشار قرار دادی اما حاضر نشدی آن سوتر تفریحگاه بسازی

سر راهم پل ساختی تا از روی آن عبور کنی 

اما پل غیراستاندارد درست کردی و راهم را بستی 

یادت هست مرا همیشه آزار و اذیت می‌کردی 

حالا گریه می‌کنی و از مصائب و گرفتاری‌هایت می‌نالی

دیروز من درمانده و پیاده بودم اما تو سواره بودی 

می‌گویند دست بالای دست بسیار است حالا تو درمانده شدی 


دوستعلی علیخانی / فروردین نود و هشت  


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ فروردين ۹۸ ، ۱۶:۴۲
دوستعلی علیخانی


اَمرو مِره حال و هوای عید دهه پنجاه بَوِسته

یادِش بِخِر

نو رَخت کِردِمی مُخبِر بیمی تا تیل نَووشه

بعد هِم شیمی عیدی گردش

گت‌نِنا اَمه جیف پِستونه کِرده و گت‌بِبا هِم دوزار پول اِماره عیدی دائه

چنده ذوق کِردِمی 

بعد هِم شیمی فامیلا و همسائه سِره

اِماره بَپته مرغنه عیدی دانه

مِرغِنه جنگی هم شور و حال خارِکی داشته 

اَزِه شورتی کِردِنه و به جای اینکه مرغنه‌ی تِک ره تَک هادِن وِنه کَش ره تَک دانه 

همین وسته اَزِه ماقع دعوا کَتِمی و هِئی جه قهر بیمی 

چَن دَقه بعد با پا در میونی رفق دیگه ه‍ئی جه خار بیمی

عید اون گِدر خَله ساده اما صمیمی بییه 

مردم شه کور رگِ په شینه تا وشون پهلی عید دیدنی نشیبون قانع نینه

اینا ره بَنِویشتِمه تا نسل جدید از حال و هوای اون روزا باخَوِر بَووشِن

--------------------------------------------------------ـ

دل خوانه رَفِق قدیم هادِم وَنگ 

مِرغِنه ره با هم دیگه هادیم جنگ 

مَشنا مه جیف مَشت هاکِنه پِستونه

دل گَبـــای دوزاری وه بَیّـــه تـنـــگ

ترجمه فارسی 

دلم می‌خواهد دوست و رفقای قدیمی را صدا بزنم 

تا با همدیگر بازی تخم مرغ جنگی راه بندازیم 

دوست دارم مادربزرگم دوباره جیبم را پر از سنجد کند 

دلم برای دو ریالی پدربزرگم که بابت عیدی به من می‌داد تنگ شده است 

دوستعلی علیخانی / فروردین نود و هشت 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ فروردين ۹۸ ، ۱۳:۲۰
دوستعلی علیخانی


سال ۱۳۹۸ سال کدام حیوان است؟ 


بر اساس باوری قدیمی و محاسبات انجام شده سال ۱۳۹۸ سال خوک است. خوک را سمبل و نماد  ثروت و فراوانی می‌دانند در سال خوک کار فراوان است و گردش پول عادلانه است. بچه هایی که در سال خوک به دنیا می‌آیند در رفاه و آسودگی زندگی می‌کنند. 

یک سری ضرب المثل مازندرانی در مورد خوک جمع‌آوری کردم با مطالعه این ضرب المثل ها متوجه شدم که پیشینان ما نه تنها خوک را سمبل ثروت و فراوانی نمی‌دانند بلکه از خوک به عنوان سمبل زشتی و بدی و حیوانی که از منطق به دور است و فقط با زور کار را پیش می‌برد یاد کردند.  

👈 خی ره باتنه ته خنه خراب بیه، باته این دارِ بن نیه اون دارِ بن

👈 خی بَخِره پاره وونه

👈 خی کِله، خی عملِ انه

👈 این هوای دله، خی تیمِجار نشونه

👈 خی ره پیشی دنه، مردم وه شوپه دنه

👈باتنه، خی وچه کنده یا مرغنه باهوته این حرومی جه هر چی باری بر انه

👈 وِراز خی ره موندنه

👈 خی قَلت و قرآن 

👈 شه لینگه خی لینگ تن نوند

👈خی اندا زور دارنه 

👈 خِدی خی ره موندنه

👈 ونه فِنی خدی خی مافور ره موندنه

👈 وِراز خی و سِم درد 

👈 خی مرغنه نکنده امه طالع کنده

👈 شال کار بی بو کسو بخره، خی دار کوپا ره له دا 

👈 خی ورف او بخرده

👈 خی گردن ره دارنه

👈 خی واری بل دارنه 

👈خی واری فخ اینگنده 

👈 خی اندا عقل دارنه 

👈 خی دم ره وسندنه

👈 وِره خی نَخرنه

👈 هر کی ونه خَوِر باته وه خی هسته آدمِ دانشمندی بییه

 دوستعلی علیخانی / فروردین نود و هشت 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ فروردين ۹۸ ، ۱۹:۵۷
دوستعلی علیخانی