بنافت

بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب

۴ مطلب در خرداد ۱۳۹۹ ثبت شده است


دلم از تنهایی و بی‌کسی لماسیه می‌سوزد
 
این سال‌ها شاهد تردد ماشین‌های آفرود بر فراز کوه زیبای لماسیه هستیم که چرخ‌های خشن‌شان بر پیکر لماسیه جولان می‌دهند و هر روز که می‌گذرد زخم تازه‌ای به او هدیه می‌دهند.
هر چه داد و فریاد زدیم کسی به دادش نرسید. انگار گوش شنوایی وجود ندارد.
دوست عزیز‌؛ دگرآزاری بس است. افراد عاقل از آزار دیگران لذت نمی‌برند. 
چنانچه چند صد متر پیاده از پای کوه به لماسیه بروی بسیاری از مسائل حل خواهد شد. 
کاری نکنید که خشم طبیعت دامن‌گیرتان شود. در آن صورت خشک و تر نمی‌شناسد و همه را دچار خسران و زیان خواهد کرد.

سعدی شیرین سخن فرمودند: 
علاج واقعه پیش از وقوع باید کرد
دریغ سود ندارد چو رفت کار از دست

بَوین لَمّاسیه اَمجه بَیّه بِزار
وِنه تَن بوتِمی هسته بِقِرار
وِنه دل دَکِردِمی نَخِشِ خون
خَله گِله دارنه از آفرود سِوار

ترجمه فارسی
ببینید کوه لماسیه از ما بیزار شد 
چون به وجودش آسیب رساندیم، بی‌قراری می‌کند
به قلبش خون‌های آلوده و مسموم ریختیم
از افراد آفرود سوار خیلی گلایه و شکایت دارد

نویسنده : دوستعلی علیخانی / خرداد نود ونه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ خرداد ۹۹ ، ۲۱:۴۲
دوستعلی علیخانی

🏡اَگه نماشتر بوری مَله‌ی روبرو تَپه‌ی سر چَن جور صدا ته گوش ره تِق تِقی دِنه
مثلا: 
🐂صدای وَنگ هِدائن خالِک مار گو، مار، مار، مار 
🐑آاا شعوون، آاا شعوون، گِسفن ره مَله‌وَری جِر هاکون 
🐕صدای سگ کیشک هدائن، های سگ بَئی‌، های سگ بئَی 
👨‍🦰آاا حسن عمو، آااحسن عمو، اَمه وَره شِمه گِسفن دِله نِمو؟/ آاا چِجوری هسته؟ / اَتّا نر لوک پَییز کا هسته / اَره اَره، اینجه دَره
👪صدای مَردِم مَله 
🐂صدای  چِمِر جونِکا
🐑صدای بَع بَع گِسفن
🐎صدای شِره‌ی اسب 
🚐صدای ماتور و ماشین 
صدای.... 
این همه صدا اِماره خوانّه بارن زندگی رِک و روش دارنه. دِرسته که سختی و درد اِماره دوش هایته، اَمّا وِنا به آینده امیدوار بوشیم. دست از کار و تلاش نَکِشیم تا زندگی ره پیش بَوِریم. 
🌻 شِمه خنابدون
📷دوستعلی علیخانی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ خرداد ۹۹ ، ۱۷:۵۵
دوستعلی علیخانی

🐑چرخه‌سری: 
🐏در روز تراشیدن پشم گوسفند میزبان معمولا گوشت گوسفند یا بز و برنج طارم همراه با روغن حیوانی را به صورت ته‌چین بار می‌گذارد و از کسانی که به کمکش آمدند پذیرایی می‌کند.  

رَخِفا جمع بَینه هاکِرْدْنه یاری
  
 بِتاشینه نَر و مِشینه، کاوی
 
چَرخه‌سَری بِزِلاش، پِلا صَدری
 
شِما ره نوش جان، که نَینی ناشی 

ترجمه فارسی
دوستان جمع شدند به من کمک و یاری رساندند
گوسفند نر، میش و گوسفند جوان را تراشیدند
بابت تراشیدن گوسفند، لاشه‌ی بز و برنج طارم بار گذاشتم  
گوارای وجودتان باد که همگی کار بلد بودید

 افراد ناشی به کسانی می‌گویند که « به قول چپونا: اونایی که چرخه به دست نی‌نه» در هنگام تراشیدن پشم، پوست دام را با قیچی می‌بُرند که بسیار صحنه دلخراشی است و موجب عذاب دام می‌شوند. 

📝 دوستعلی علیخانی/ اردیبهشت نود و نه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ خرداد ۹۹ ، ۱۷:۵۱
دوستعلی علیخانی

« رَخِفِ دینه » 

هر چی چِش نَوینه، دل جه شونه دَر 

هِئی ره یاد کِمبی، اِنگار هَسْمی قَر 

ته گوتی، ته بوردی مه دلِ دِله 

اَگه یاد جه بوری، دست یِلْمه کِله 

ته بِشناستی مِره سر دَخِته غول

مه حال و روز نَپِرسی هاکِردی مول
 
اَتّا خط پیامک نَکِردی راهی 

انگار اَمه رفاقت بییه واهی 

بَدی چِتی ته مِره هاکِردی یاد 

خارِکِ خاطرات هِدائی به باد 

چَنده زود همه چی بورده لَمه بِن

چَنده ساده و خِش باوِر بیمه مِن

ترجمه فارسی 
   « رفیق دیروز »
هر چیزی را که چشم نبیند از دل بیرون می‌رود 
یکدیگر را فراموش می‌کنیم انگار با هم قهر هستیم 
گفته بودی تو را در قلبم جا دادم 
چنانچه از یادم بروی دستم را داخل اجاق می‌سوزانم 
تو شنیدی که برای من حوادث مهم و تلخی رخ داد 
اما سکوت کردی و حالی از من نپرسیدی
 یک جمله پیامک برایم نفرستادی 
انگار رفاقت ما پوچ و بیهوده بود 
دیدی چطور مرا از یاد بردی
خاطرات خوب با هم بودن را به باد دادی 
چقدر زود همه چیز را فراموش کردی و زیر نمد پنهان کردی 
من چقدر ساده و خوش باور بودم 

📝 دوستعلی علیخانی/ اسفند نود و هفت

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ خرداد ۹۹ ، ۱۷:۴۹
دوستعلی علیخانی