بنافت

بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب

۳ مطلب در آذر ۱۳۹۸ ثبت شده است

مه دَس چیسه دَکِته دیمِّ چِروک 
مه اشتها کور بَیّه بوسته تِروک 
مه لینگ وَل بَیّه بَهیمه عصاکَش 
مه چش مَشتِ مِیا سو دِنه پِروک 

ترجمه فارسی
دست و صورتم را چین و چروک فرا گرفت 
اشتهای من کور شد و ضعیف و ناتوان شدم 
پایم لنگ شد و عصا را با خودم می‌کشم 
چشمانم را ابر فرا گرفت و نور کمی دارد 

دوستعلی علیخانی / آبان نود و هشت 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ آذر ۹۸ ، ۱۹:۵۲
دوستعلی علیخانی

نا قَدِمی گِرنی، نا گِر کِندی وا
چه وه کورِ گِر زَندی، وَندِنی راه

ترجمه فارسی
نه قدمی برایم می‌گیری، نه گره‌ای از زندگی‌ام باز می‌کنی
چرا راهم را می‌بندی و گره‌ی گور در مسیر زندگی‌ام می‌زنی

شعر: دوستعلی علیخانی 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ آذر ۹۸ ، ۱۷:۵۷
دوستعلی علیخانی

اسب ره بار هاکِنِم، هِنیشِم سَربار
بورِم یِلاق وَری پیشِ جانِ مار 
خَله تومه نِنای چش دَره راه
وِنه دل ره بند بَزِنِم، بَوّه خار 

ترجمه فارسی
اسبم را بار می‌زنم و میان بارش می‌نشینم
به سمت ییلاق نزد مادر عزیزم می‌روم
خیلی وقت است مادرم انتظار مرا می‌کشد
بروم، قلب شکسته‌اش را بند بزنم تا خوب شود

شعر: دوستعلی علیخانی 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ آذر ۹۸ ، ۱۷:۴۸
دوستعلی علیخانی