بنافت

بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «باورهای مردم مازندران» ثبت شده است

سفر خانوادگی به روستاهای آلاشت و امامزاده حسن سوادکوه، استان مازندران




با کلیک روی لینک زیر به کانال تلگرامی بنافت بپیوندید

benaft11@

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ خرداد ۹۴ ، ۲۲:۳۲
دوستعلی علیخانی

باور در لغت یعنی: سخن، یقین، اعتقاد

باورها به گذشته های دور تعلق دارند که به صورت آگاه یا ناخودآگاه به اندیشه و رفتار انسان ها فرمان می دادند.

اما در حال حاضر با توجه به تغییرات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و ماشینی شدن زندگی انسان ها اغلب آنها از کاربرد و استمرار باز مانده اند و بسیار کمرنگ شده اند.

نظر شما خواننده محترم در مورد باورها که بازمانده‌ی اسطوره ها، حماسه ها، سنت ها و ارزش ها و آداب گذشتگان ما هستند، چیست؟ لفطا در بخش نظرات این موضوع را به چالش بکشید.

جهت آگاهی به برخی از باورهای مردم با صفای مازندران که به مثابه ی قطره ای از دریا است اشارتی خواهم داشت.

ü        پشت سر مسافر، آب یا برنج می ریختند و باور داشتند که مسافرشان بزودی و سلامت باز می گردد.آب می ریختند تا زود برگردد. برنج می ریختند تا سیر باشد و در ناز و نعمت روزگار بگذراند.

ü        در منزلگاه های رمه ها، در حضور افراد خلافکار و ناپاک از دوش زدن (تلم زدن) خوداری می کردند و بر این باور بودند که این کار برکت را از بین می برد.

ü        در مورد نامگذاری سال نو بر این باور بودند که:

·          اگر سال روی مرغ نو شود، آن سال، سال خوردن و خوابیدن است.

·          اگر سال روی مار نو شود، آن سال، سال جنگ و جدال و فراوانی آب است.

·          اگر سال روی خوک نو شود، آن سال، سال فراوانی است.

·          اگر سال روی اسب نو شود آن سال، سال نیکو و خوبی است.

·         اگر سال روی خرگوش نو شود، آن سال، سال خوابیدن زیاد و صلح است.

·          اگر سال روی گاو نو شود، آن سال، سال جنگ و شاخ به شاخ است.

  •  گالش ها و چوپانان از وزن کردن، تقسیم و جا به جا نمودن محصولات دامی، در انظار عمومی پرهیز می کردند و این کار را در خفا انجام می دادند و بر این باور بودند که چشم زخم می خورند و محصولاتشان کم می شود.

  •   برگردن حیوانات خانگی برای دفع چشم زخم یک یا چند سنگ کبود (میر کا) می آویختند.

  •   از نفرین و آه پیرزنها هراس داشتند و براین باور بودند که « پت پته نفرین » یعنی: نفرینی که از دل برآید و با آه و ناله توام باشد، کارگر می افتد.

  •  هر گاه بچه ‌‌یی دچار سکسکه های مداوم می شد، برای این که این کار از یادش برود، نخ کوتاهی را با زبان خیس می کردند و آن را روی بینی بچه قرار می دادند تا سکسکه اش قطع شود.

  •   براین باور بودند که بوسیدن پشت گردن بچه خوب نیست، زیرا در آینده، نازک نارنجی می شود و زود قهر می کند.

  •  شب ها هنگام خواب جوراب را بر بالای سر، کنار متکا یا بالش قرار نمی دادند و بر این باور بودند که موجب دیدن خواب های بد می گردد.

  •   باور داشتند: اگر کسی قورباغه ای را بکشد، در عروسی اش هوا بارانی می شود.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ خرداد ۹۴ ، ۱۶:۰۹
دوستعلی علیخانی

اعتقاد در لغت یعنی: عقیده داشتن ، گرویدن ، یقین داشتن و باور کردن

آداب و رسوم و سنن ملل مختلف از ابتدای خلقت بشر تا کنون دهان به دهان و نسل به نسل به دیگران منتقل گردیده است از جمله این آداب و سنن می توان به اعتقادات و باورهایی اشاره کرد که در بین مردم مازندران رواج داشته است. بسیاری ازاین  باورها چنان در روح و کالبد مردمان گذشته ریشه دوانیده بود که در بعضی از موارد زندگی را برای آنان سخت و دست و پا گیر کرده بود. اما در حال حاضر با توجه به وضعیت اجتماعی و فرهنگی اغلب آنها از کاربرد و استمرار باز مانده اند و کمتر کسی پیدا می شود که به این باورها عمل کند.

اعتقادات و باورهای هر منطقه بنا به ضرورت و با توجه به موقعیت جغرافیایی ،اجتماعی و شغلی آن دیار متفاوت بوده است در دهستان بنافت با توجه به اینکه اکثر مردم در گذشته به کشاورزی و دامداری اشتغال داشته اند بسیاری از این باورها در حول و حوش همین مسائل شکل گرفته بود.

جهت آشنایی بیشتر چند نمونه از این باورها و اعتقادات را خدمت سروران گرامی تقدیم می کنم.

  • اگه شال زوز هاکنه هوا آفتابه

اگر شغال زوزه بکشد هوا آفتاب است.

  • اگه دار وک بخونده هوا وارش انه

اگر قورباغه ی سبز روی درخت بخواند باران می آید.

  • اگه لوه بن بخری ته عروسی وارش گرنه

اگر ته دیک بخوری عروسی تو بارانی خواهد بود.

  • اگه هوا خله وارشی بیّه چل تا کل اسم ره بنویسین دار سر آویزون هاکنین تا هوا آفتابی بووشه.

اگر بارندگی طولانی شد اسم چهل کچل را بنویسید و روی درخت آویزان کنید تا هوا آفتابی شود.

  • اگه گو وچه هاکرده هفت روز بهییه همسایه زنا ونا اتّا تاس دونه گوکزا سر دشنده تا گوکزا وسته اتفاقی نکفه

اگر گاو بچه زایید روزهفتم، زن همسایه باید یک کاسه برنج روی گوساله بریزد تا برای گوساله اتفاقی نیفتد.

  • دیزندون ره ونا له بدین اگه ندین شمه گو لاغر وونه

      سه پایه فلزی را باید بخوابانید اگر نخوابانید گاو شما لاغر می شود.

  • کرک کلّه ره نخرین اگه بخرین شمه پییر مییرنه

کله ی مرغ را نخورید اگر بخورید پدرتان می میرد.

  • گسفن مغز ره اگه آدم جوون بخره ونه دیم سیسک زنده

اگر مغز گوسفند را شخص جوانی بخورد صورتش کک مک می زند.

  • وچه ای که تازه به دنیا بمو تا ده روز وه ره تینار نهلین وه ره آل ورنه

بچه ای که تازه به دنیا آمد او را تنها نگذارید چون جن او را می برد.

  • اگه کسی ماقع بوردن ، شخصی اشنافه هاکنه گونّه نشو تسته اتفاق بدی کفنه

      اگر کسی هنگام حرکت کردن یا رفتن ، شخصی عطسه کند می گویند نرو چون اتفاق بد و ناخوشایندی برایت می افتد.


     

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ خرداد ۹۴ ، ۱۵:۰۴
دوستعلی علیخانی