چقدر زود دیر می شود
يكشنبه, ۱۳ تیر ۱۳۹۵، ۱۱:۰۷ ب.ظ
نوجوان که بودیم آرزوهای بزرگی داشتیم، آرزوهای بزرگ و دست نیافتنی. اما امروز که بزرگ شدیم با خاطرات نوجوانی زندگی می کنیم و آرزوی بزرگمان کوچک شدن و به کودکی و نوجوانی برگشتن شده است. چه آرزوی دست نیافتنی را در کودک وجودمان نظاره می کنیم با لبخندی بر لب و حسرتی بر دل که ای وای چه زود بزرگ شدیم و چقدر زود دیر شد.
تیر هزار و سیصد و شصت شمسی، میدان امام ساری
جهت مشاهده تصویر در سایز اصلی روی آن کلیک کنید.
۹۵/۰۴/۱۳
دورد بر شما جناب علیخانی
شما را سپاس بابت راهنمایی دریافت تصاویر رودخانه اشک ، که این لطف شما بماند ماندگار در لوح تمام دوستان دادوکلایی شفیق من که شریک تمام خاطرات دوران کودکی من اند.
برای دوستعلی که ندیده دوستی اش را ثابت کرد.
حرفهای ما هنوز ناتمام ....
تا نگاه میکنی :
وقت رفتن است
باز هم همان حکایت همیشگی!
پیش از آنکه با خبر شوی
لحظهی عزیمت تو ناگزیر می شود
آی .....
ای دریغ و حسرت همیشگی
ناگهان
چقدر زود
دیر میشود!
قیصر امین پور
موفق و موید باشید در پناه یکتا یزدان پاک
تابزودی...