مراسم آفتاب خواهی
در دهه های گذشته هر وقت بیش از اندازه باران می بارید، نوجوانان بنافتی جلوی منزل اهالی محل می رفتند و اشعاری را می خواندند صاحب خانه به آنان برنج می داد. برنج ها را به تکیه محل یا خانه ی یکی از اهالی می بردند و بزرگترها با آن شیر برنج (شیر آش ) درست می کردند. کسانی که در آنجا حضور داشتند شیر برنج را میل می کردند و برای کسانی که به هر دلیل حضور نداشتند غذا را به درب منزلشان می رسانند.
مردمان آن زمان اعتقاد داشتند با این کار بزودی باران بند می آید و هوا آفتابی می شود.(قضاوت در مورد درستی یا نادرستی آن بر عهده ی خودتان)
به نظر بنده این حرکت چندین مزایا داشت.
- - در اثر بارش زیاد تمام کوچه ها را گل فرا می گرفت و موجب ناراحتی و خستگی مردم می شد. این حرکت که همراه با آواز خوانی، کف زدن و سما ( نوعی رقص محلی) همراه بود باعث می شد تا روحیه نشاط و شادی در مردم زنده شود و از حالت خمودی بیرون بیایند.
- - مزیت دوم این کار این بود که مردم در مکان خاصی جهت صرف غذا جمع می شدند و این حرکت باعث می شد همدیگر را ملاقات کنند و یک همنشینی شکل می گرفت تا با هم درد و دل و گفتگو کنند.
یک نمونه از شعری که نوجوانان می خواندند :
حسن گالچک درنه، تیر تیر گوشک درنه، حسن ره سما دره، در راه خدا دره، ای قود قوتو، آفتاب کن، آفتاب کن .
Hasen galoochek dar eneh, tir tire gooshek dar eneh, hasen re sema dareh, dar rahe kheda dareh, ey ghood ghooto. Aftab kon, aftab kon.
اگه شمه مله شعر دیگه ای خوندستنه در بخش نظرات اما ره بارین