دوبیتی های مازندرانی
يكشنبه, ۲۴ تیر ۱۳۹۷، ۱۱:۲۴ ق.ظ
چَنده مِن بَزومه این در و اون در
مه کالِ چَرمِ عمر هم بَهییه سر
تِمومِ دَرا مه رو بَیّه زِلفین
هزار افسوس نِدارمه پارتی و زر
برگردان فارسی
چقدر من درب خانه دیگران را زدم و کمک خواستم
از بس دویدم عمر کفشم به سر رسید
تمام درها به رویم بسته شد
هزار افسوس که پارتی و پول ندارم تا این درب را باز کنم
شعر: دوستعلی علیخانی
🍀🍀🍀🍀🍀🍀
دورهی جِوونی خارِک و خِجیر
چنده زود بِگذِشته بَیمه زمینگیر
کو اون مستی، بورده قدرتِ پنجه
پیری مه دست و لینگ دَوِسته زنجیر
برگردان فارسی
دوران جوانی چقدر زیبا و خوب بود
چقدر زود گذشت اکنون ناتوان و ضعیف شدم
آن شور و حال و قدرت پنجههایم رفتند
پیری به دست و پایم زنجیر بست و نیرویم را گرفت
شعر: دوستعلی علیخانی
۹۷/۰۴/۲۴