چند روز پیش گشتی بر فراز تپه های مشرف بر روستای دادوکلا داشتم. با
گله ای از گوسفندان که هدایت آن را آقای باب الله باقری با محاسنی سفید که ماسکی
بر روی دهان و بینی داشت برخورد نمودم. بعد از سلام و احوالپرسی از مشکلات
دامداری، از خشکسالی که باعث خشک شدن چشمه ها شده است و نبود علوفه در مراتع صبحت
کرد. از ماسک روی بینی و دهانش سوال کردم. ایشون فرمودند در فصل گرما مگسی بر روی
گوسفندان است که چوپانان یا کسانی که اطراف گله باشند را دچار مشکل می کند. بخاطر
همین ماسک زدم. (منظورایشان مگس سینوس بینی گوسفند بود که در پستی جداگانه
توضیحات کامل را دادم)
از حمله گرگی برام صحبت کرد که روز گذشته به گله اش حمله کرد. از قرار معلوم سگ ها کنار گله نبودند، گرگ به گله حمله کرد و گلوی میش بزرگی را گرفت و ایشان با درایت خودشان توانستند گوسفند را از چنگ گرگ بیرون بیاورند.
با اجازه ایشون عکسی از خودش و گوسفندانش گرفتم و آن را به تمامی
دامداران زحمتکش دهستان بنافت که در سرمای جان سوز زمستان و گرمای طاقت فرسای
تابستان و در زیر باران های شدید بهار و پاییز به خاطر حفظ آبرو و کسب روزی حلال
تلاش و کوشش می کنند تقدیم می کنم.
آقای باب الله باقری در کنار گله گوسفند
جفت سر، بر فراز تپه گرسگتی
خواب ناز
گله گوسفندان و روستای دادوکلا در یک فریم
تولدت مبارک
به قول آقا باب الله خله شیطونه
کلبه چوپان، مرتع نسوم
سرگرمی بچه چوپان( شاید رویای ساخت یک خانه را در سر می پروراند)