بنافت

بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «جت ازال» ثبت شده است

 بنده احساس می کنم نسل نوجوان و جوان حتی بسیاری از جوانانی که در روستاها سکونت دارند از نحوه کشت گندم و جو به صورت سنتی اطلاعات کمی دارند بنابراین لازم دانسته ام اطلاعاتی را هر چند ناقص به علاقمندان ارائه کنم تا از سخت کوشی گذشتگان آگاهی یافته و قدر نعمات خداوندی را که در حال حاضر خیلی راحت به دستمان می رسد بدانیم.

در دهه های گذشته مردم دهستان بنافت اقدام به کشت گندم، جو و ارزن (گورس)می کردند. متاسفانه و به دلایل گوناگون در حال حاضر به ندرت این کار صورت می گیرد. از گندم برای تهیه نان و از جو و ارزن بیشتر برای خوراک دام و طیوراستفاده می کردند.

نحوه کشت گندم و جو:

ابتدا اهالی محل با همکاری یکدیگر با ساخت چپر(پرچیم) اقدام به محصور کردن زمینهای زراعتی می کردند (معمولاً با شاخه های درختان جنگلی مانند راش (مرس) و ممرز چپر درست می کردند) در اواخر تابستان و اوایل پاییز زمین را بوسیله خیش(جت وازال)که توسط دو راس گاو نر(ورزا) کشیده می شد شخم می زدنند. پس از مدتی بذر را درون کیسه مخصوص (دوشتره)می ریختند و اقدام به بذرپاشی می کردند در همین راستا شخصی را به عنوان دشت بان (دشت ون) و شخص دیگری را به عنوان شکاربان (میراشکار)انتخاب می کردند وظیفه دشت بان محافظت از مزارع بود تا حیواناتی مانند گاو گوسفند وارد مزارع نشوند چنانچه چپر به دلایلی خراب می شد اقدام به ترمیم آن می کرد.

شکاربان وظیفه داشت شبها در اطراف مزارع دور بزند تا جلوی ورود خوکها را از طریق شلیک گلوله تفنگ شکاری و به هلاکت رساندن آنها به داخل مزارع جو و گندم بگیرد.دشت بان و شکاربان برابر قرارداد سهم خودشان را در پایان فصل زراعی در زمان خرمن کوبی از کشاورزان دریافت می کردند.

در فصل بهار مخصوصا در ماههای اردیبهشت و خرداد کشاورزان شب ها به کمک شکاربان می رفتند که در اصطلاع روستایی به آنان شوپه گر می گفتند. شوپه گرها با فریادهایشان (کلیّ) حیوانات وحشی را از اطراف مزرعه دور می کردند.

« شوپه گر فریا پیته گندم جار                 تا صبح کلیّ داهه مه دل تنگ هایته »

فصل درو جو و گندم اواخر خرداد و اوایل تیر بود درو معمولا به صورت دستی و بوسیله داس (دره) انجام می شد سپس ساقه های گندم را به صورت دسته های کوچک (کسو) در می آوردند و آن ها را روی هم قرار می دادند (کوله) بعد از پایان درو دسته های گندم و جو را در یک مکان مناسب روی هم قرار می دادند و به صورت یک برج در می آوردند.(وامبار، بنه کوپا)سپس نه الی دوازده حفره به عمق چهل سانتیمتر در زمین می کندند و ستون های چوبی بلند (دقاله)را داخل آن قرار می دادند و روی آن را بوسیله چوب و شاخه های درختان پوشش می دادند.و بوسیله یک چوب بلند (کرسخ) دسته های گندم یا جو را روی آن به صورت منظم می چیدند و شبیه یک برج بلند درست می کردند(دارکوپا) و روی آن را کاملا می پوشاندند تا آب داخل آن نفوذ نکند.

« ویشه جه گیتنه دقاله لوچو         کر ره کوپا زونه مه دل تنگ هایته »

چون در گذشته مردم برای نگه داری گندم یا جو و کاه انبار نداشتند بنابراین از این روش برای نگه داری آذوقه خود و احشامشان استفاده می کردند.هر وقت نیاز به گندم یا جو داشتند خرمن درست می کردند یعنی زمین را صاف و خالی از هرگونه گیاه می کردند سپس اقدام به کوبیدن گندم یا جو بوسیله اسب یا قاطر می کردند. کاه را بوسیله یک چوب بلند که قسمت جلویی آن دو شاخه بود (لفا) از گندم جدا می کردند و بوسیله یک پارو بلند (فیه)گندم را به هوا داده تا خرده های کاه از محصول جدا شود سپس محصول را بوسیله یک ظرف چوبی (کیل لاک) پیمانه می کردند و داخل خورجین بزرگی (گوال) می ریختند و با اسب یا قاطر به منزل حمل می کردند ضمنا کاه را بوسیله یک تور دست باف بزرگی که از پشم بز درست شده بود(ونده) با اسب یا قاطر به پشت بام طویله (کلوم) انتقال می دادند تا در فصل زمستان برای خوراک دام مورد استفاده قرار گیرد به کسانی که اسب یا قاطر را همراهی می کردند چا بیدار می گفتند.

« ونده و گوال ره کردنه اسب بار       چا بیداری وسته مه دل تنگ هایته »

                                                            

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ خرداد ۹۴ ، ۲۳:۲۰
دوستعلی علیخانی