حسرت گذشته
جمعه, ۷ اسفند ۱۳۹۴، ۰۱:۲۱ ب.ظ
پیر بیمه دست و لینگ ندارنه قوّت |
Pir bayme dast o ling nedarne ghovvet |
چکلّ اشمبه و خرمبه حسرت |
Chekelle eshembe o kherembe hasret |
شه گذشته ره سر بشتمه نرو |
She gozeshte re sar beshteme naro |
شه خاطراتِ پِشو زمبه خلوت |
She khaterate pesho zambe khalvet |
پیر شدم دست ها و پاهایم نیرو و توان ندارند |
کوه را نگاه می کنم و حسرت می خورم |
گذشته خودم را در قله نرو جا گذاشتم |
در خلوتم خاطرات گذشته را مرور می کنم |
۹۴/۱۲/۰۷