یکی از فرازهای شایان توجه در مراسم سال نو و باورهای پیوسته به آن مسئله اعتقاد به جهان پسین و رستاخیز مردگان است به همین جهت یکی از مراسم های سال نو یاد کردن از مردگان و بزرگداشت ارواح گذشتگان و خیرات برای آنان است. به همین دلیل در دهستان بنافت در آخرین چهارشنبه سال، آش گزنه درست می کنند و به نیت مردگان به همسایگان و افراد دیگر خیرات می کنند. عده ای هم معتقد هستند این آش به واسطه خاصیت دارویی گزنه موجب شفای بیمار می شود.
مرسی لوره بلم دیزنون سر گزینه بچینم لتکا دور و بر
آش ره دکنم لاک چه و پیاله نیت شه مردگون هاکنم در
آش گزنه
مواد لازم :
برنج ، کدو ، چغندر ، باقلا ، ترشی ( آلوچه ، انار ، ازگیل ) ، اسفناج ، گشنیز ، گزنه ، ادویه
جات (نمک ، فلفل ، زردچوبه )
طرز تهیه :
ابتدا داخل دیک تا نصف آب بریزید. سپس چغندر را خرد کرده و در آن بریزید. بعد از اینکه چغندر کمی پخت، برنج خیس داده شده، باقلا پخته شده و همچنین اسفناج و گشنیز را به آن اضافه کنید. وقتی برنج لعاب داد گزنه راداخل دیک بریزید .
زمانی که مواد کاملا پخته شد ترشی ( آلوچه یا ازگیل یا انار ) را به آن بیفزایید . ادویه جات ( نمک ، فلفل ، زردچوبه) را به مقدار کافی داخل دیک بریزید. وقتی که آش کاملا جا افتاد آن را از روی اجاق برداشته و داخل ظرف ( اگر لاک باشد نور اعلی نور است ) ریخته و با سیر داغ و نعناع داغ َ آن را تزئین نموده و نوش جان کنید.
خواص گزنه :
مفرح – مدر- تصفیه کننده خون – صفرابر – درمان کننده رماتیسم و اسهال های ساده و اخلاط خونی و خون ریزیهای قاعدگی – بیماری های دستگاه تنفسی – طحال – نارساییهای اعمال کبد – رفع بی خوابی و اضطراب و ضعف شنوایی – سرماخوردگی – سردرد – کم خونی – عمل دستگاه هاضمه – بیماری پوستی – تنظیم زمان قاعدگی خانم ها – نارساییهای کبد
شعر: دوستعلی علیخانی
برای نمایش تصویر در اندازه واقعی روی آن کلیک کنید.
شیرینی های خانگی سفره ی عید
کدبانوهای دهستان بنافت جهت رنگین کردن سفره ی عید شیرینی های متعددی تهیه و تدارک می بینند از جمله این شیرینی ها می توان به موارد زیر اشاره کرد.
· لاک سو
· حلوای آرد برنج ( برشی )
· میسته گنده
· قماق
· کماج
شیرینی لاک سو
مواد لازم : آرد برنج ، گردو ، روغن ، شکر
طرز تهیه :
ابتدا برنج را خیس داده سپس آن را داخل آبکش بریزید تا آب آن کاملا خارج شود بعد آن را با گردو مخلوط کرده و طوری بسابید که دانه های برنج و گردو کاملا سابیده نشوند. داخل ماهی تابه مقدار کمی روغن بریزید و مواد را داخل آن ریخته و به آن شکر اضافه کنید وقتی کمی تفت گرفت آن را از روی اجاق بردارید و با قاشق میل فرمایید.
توجه : چون در گذشته آرد برنج و گردو را داخل یک ظرف چوبی ( لاک ) می سابیدند به همین دلیل نام این شیرینی را لاک سو نمایده اند.
حلوای آرد برنج (برشی)
مواد لازم : آرد برنج ، گردو ، کنجد ، شکر ، شیره ی خرمالو
طرزتهیه :
ابتداء برنج را خیس داده سپس آن را داخل آبکش بریزید تا آب آن کشیده شود. بعد برنج را بسابید و آن را روی اجاق تفت داده و داخل ظرفی خالی کنید. شکر را با شیره ی خرمالو و آب مخلوط کنید و آن را روی اجاق بگذارید تا قوام بیاید.
بعد آن را از روی اجاق بردارید و آرد برنج را با آن مخلوط کنید و با دست ورز دهید. سپس آن را بوسیله وردنه پهن کنید. روی آن گردو و کنجد سابیده بپاشید و با چاقو آن را به اشکال مختلف برش دهید و نوش جان کنید.
پونزه روز کار داشته عید، نوروزخونها دست
چو به دست و دوشتره به دوش شعر خوندستنه و بموهن بهار ره خور دانه. مردمِ دَمِ دَر
شینه و وشون اِسته شعر خوندستنه. هر کسی شه سَرِاِندا وشونه انعام دائه. کِت کِتِه
هِم وشونه دور جمع بینه.اهل خنه هم بِریم اِمونه و وِشونه شعر ره گوش دانِه.
استاد رمضان کریمی از روستای شلدره دودانگه با گروه نوروزخوانی
شعر نوروز خوانی
اول به نوم خدا سلام بر ته ای آقا بمومه دولت سرا سر کشمبه همه جا غصه ره دمبه پِیی دره اِنه باز عَیدی نوبهارِ نو بِمو گل بشکفته بو بِمو
دِواره بَیّه بهار فصل کشت و فصل کار ویشه اِ دار مشت خال زمین هسته لاله زار تی تی مشت هاکرده دار گسفن هسته وره مار نوبهارِ نو بِمو گل بشکفته بو بِمو
|
زمستان بهییه سر سردی ره هِدا اون ور بهار بمو دروِن سَر گل بمو تا نال سر چکل ورف بیّه او روخنه هم مشت او نوبهارِ نو بِمو گل بشکفته بو بِمو
بهار بمو ای آقا صله رحم بیار جا با مردم خب هاکون تا محبت هاکون نشا ته همراه بوشه خدا سربزن ته همه جا نوبهارِ نو بِمو گل بشکفته بو بِمو
|
شعرخون بموئه اسا سر زمبه من همه جا پیش ندار و دارا شمه نال اِمبِه بالا شادی هاکنین شما دلکش بهییه هوا نکنین این پا اون پا نوبهارِ نو بِمو گل بشکفته بو بِمو
مشت عموی با وفا پسر هاکنی زوما ون دست دوندی حنا تکون بخو دَکف را دست دینگن جیف درون انعام ره هاده بیرون خشحال بوّه نوروزخون نوبهارِ نو بِمو گل بشکفته بو بِمو |
استاد محمدرضا اسحاقی از روستای گرجی محله بهشهر با گروه نوروزخوانی
سبزه سبز کردن نمادی از تکرار آفرینش برای سال جدید است و بدون سبزه، بساط هفت سین صفایی ندارد.به همین دلیل اهالی دهستان بنافت این سنت دیرینه را حفظ کرده و چند روز مانده به سال جدید اقدام به سبز کردن گیاهان مختلفی از جمله گندم ، عدس ، ترتیزک ، شاهی و ... می کنند.
آموزش کشت سبزه گندم
• ۱۲ روز مانده به عید، یک لیوان گندم درون کاسهای ریخته و به اندازه ۲ تا ۳ بند انگشت روی آن آب میریزیم و تا ۲ روز صبر میکنیم و طی این مدت ۲ بار آب آن را عوض میکنیم.
• وقتی گندمها شروع به جوانه زدن کردند، آب کاسه را خالی کرده و گندمها را درون یک دستمال نخی میریزیم.
• سعی کنید دستمال همیشه مرطوب بماند.
• وقتی گندمها شروع به ریشه زدن کردند آنها را به آرامی از درون دستمال خارج میکنیم.
• در ته ظرف مورد نظر، لایهای از پنبه را پخش کرده و گندم ریشه زده را درون آن ریخته و پخش میکنیم.
• روی گندمها را پارچهای نخی انداخته و هر روز روی آنها کمی آب اسپری میکنیم تا ساقه پیدا کند.
• وقتی ساقه نقرهای رنگ شد پارچه را از روی آن برداشته وظرف را در زیر نور و جای خنک قرار داده، هر روز مقدار کمی آب در حدی که مرطوب بماند روی آنها اسپری میکنیم.
آموزش سبز کردن شاهی روی کوزه
• روی کوزه یک عدد جوراب زنانه میکشیم.
• برای اینکه تخم شاهی لعاب بیاندازد دو دقیقه آن را درون آب میریزیم،سپس با انگشت یا دم قاشق تخم شاهی را از سمت پایین به بالا روی جوراب بکشید و آن را درون یک سینی قرار داده و داخل آن آب میریزیم و روزی سه بار این کار را انجام داده تا جوراب همیشه مرطوب بماند.
• پس از سه روز تخمشاهیها جوانه میزنند و ریشه میبندند و طی یک هفته سبز میشوند.
• مراقب باشید درون کوزه همیشه پر آب باشد و ظرف زیر آن هم هر روز خالی شود.
آرمون وچه گی حال و هوا |
Armoune vechegie hal o heva |
چنده زود بگذشته بییه با صفا |
Chande zoud begzeshte biye basefa |
شیرین زونی عمر زود بیّه سر |
Shirinzevounie omr zoud bayye sar |
مدرسه شو بیمی خط وردمی در |
Madrese shou baymi khatte vardmi dar |
مشق شو خله و دست بییه گلی |
Mashqe shou khale o dast biye geli |
کور کوری زومی ده لمپای پهلی |
Kor kori zoumi dalampaye pali |
آقا معلم داشته شش قدیم |
agha moallem dashte sheshe ghadim |
چو اِ پشتی وچونِ دائه تعلیم |
Choue peshti vachoune dae talim |
شعر:دوستعلی علیخانی
دانش آموزان دبستان روستای دادوکلا - دهه 1360
بقیه عکس ها ادامه مطلب
(برای نمایش تصاویر در اندازه واقعی روی آن کلیک کنید)
پیر بیمه دست و لینگ ندارنه قوّت |
Pir bayme dast o ling nedarne ghovvet |
چکلّ اشمبه و خرمبه حسرت |
Chekelle eshembe o kherembe hasret |
شه گذشته ره سر بشتمه نرو |
She gozeshte re sar beshteme naro |
شه خاطراتِ پِشو زمبه خلوت |
She khaterate pesho zambe khalvet |
پیر شدم دست ها و پاهایم نیرو و توان ندارند |
کوه را نگاه می کنم و حسرت می خورم |
گذشته خودم را در قله نرو جا گذاشتم |
در خلوتم خاطرات گذشته را مرور می کنم |
اهالی دهستان بنافت چند هفته مانده به عید نظافت خانه را آغاز می کنند و گوشه و کنار خانه را از گرد و غبار پاک کرده و فضای منزل را خوشبو می کنند. در گذشته خاک سفید را با آب داخل دیک می پختند و به شکل گل شل در می آوردند سپس دیوار منازل را به نوعی رنگ آمیزی می کردند. از خاک قرمز جهت رنگ آمیزی ابتدا دیوار استفاده می کردند که اصطلاحا به آن رجه می گفتند. ( از کف اتاق تا ارتفاع 80 سانتیمتری دیوار) همچنین خاک خوب و خشک بدون ناخالصی و سنگ ریزه را از مکان های خاصی استخراج می کردند.( گل چال) سپس آن را با پهن اسب یا گاو مخلوط می کردند ودر لگن خیس می دادند.( گل گویی gel goie) بعد گل شل بدست آمده را روی دیوار حیاط،کف اتاق ،طویله و... گل مالی می کردند. چون اعتقاد داشتند ارواح مردگان در این روز ها به خانه باز می گردند اگر خانه را تمیز و بستگان را شاد ببینند خوشحال می شوند و برای باز ماندگان دعا می فرستند.
(برای نمایش تصاویر در اندازه واقعی روی آن کلیک کنید)
چن ماه پیش با اتا پیر چپون بنافتی از اهالی پاجمیانا هم کلام بیمه. بعد از سلام و احوالپرسی شه سفره دل ره مسته باز هاکرده از خاطرات قدیم، از چپونی، از یلاق و کوه و مازرون، از رفقونی که یک به یک سفر ابدی هاکردنه، مسته گب بزو. گوته هر روز گوگلی ره اشمبه و ونجه گب زمبه.
باتمه از اوپرت باهو. باته: اوپرت خله با صفا هسته، حف که قت و قوت ندارمه و مه چش کم سو بیّه و لینگ هم همراهی نکنده تا وره سر بزنم. وچون هم... چه چی بارم...
خلاصه شمه سر ره درد نیارم، ونه گب و صحبت ره به صورت نظم در بیاردمه و تقدیم کمبه به تمامی دامداران بنافتی که خون و دل بخردنه و اتا پیروک رحاتی ندینه، وشون زرانداز بنه بیه و وشون سرین اتا تکه سنگ یا هیمه چو!؟
شعر مازندرانی پیر چپون اوپرت
اوپرت چن ساله تره نزمبه سر |
فکر نکون پیر چپون ته جه بیه قهر |
Oupert chan sale tere nazembe sar |
Fekr nakoun pir chapoun teje baye ghar |
کمر دلا و مه دست دره عصا |
دست اش بیمه اوپرت جه بیمه جدا |
Kamer dela o me dast dare aasa |
Dastesh bayme oupert je bayme jeda |
پیر بیمه دست و لینگ ندارنه قوت |
گوگلی ره ویمبه خرمبه حسرت |
Pir bayme dast o ling nedarne ghovet |
Gougeli re vimbe kherembe hasret |
گوگلی هسته مه قبله ی دوم |
صوی نماشون وره دمبه سلوم |
Gougeli haste me gheble ye douvom |
Sevi nemashoun ve re dembe saloum |
دفتر خاطرات زمبه ورق |
یا یارون کمبه هستمه دمق |
Daftere khaterate zambe varegh |
Yade yaroun kembe hasteme damegh |
عبللی مختاباد، مهدی قاسمی |
بند پشت آرشه پتنه دتایی |
Ablali mokhtabad ,mahdi ghasemi |
Bande pesht arshe patene de taie |
جفت خراله و شعون خورشیدی |
کشتارگاه چینه سیروک و الزی |
Jefte khereala o shavoun khorshidi |
Keshtargah chine sirouk o alezi |
اوریم فلاح، حاج الیاس و حاج ببا |
لوتی گرد وره ره کردنه سافنا |
Evrim falla, haj elyas o haj beba |
Louti gerd vare re kerdne safena |
ون بن دینه ممد حسین، پنجلی |
تلم زونه وشون دتا پنج پنجی |
Vane ben daine mamd hossien, panjali |
Telem zone veshoun de ta panj panji |
مصطفی، عبداله، ممد خورشیدی |
ارمون سوزنا چرخه سری |
Mostefa, abdella, mamed khorshidi |
Armoune souzenae charkha sari |
گوگلی بن فیض اله، رمضون خورشیدی |
گسفن شو چر دانه شو تا صواحی |
Gougli ben fizoalla, ramzoun khorshidi |
Gesfen shou char dane shou ta sevahi |
زرشک چال ملک و اوریم خورشیدی |
وره کرس کاج کرده تیناری |
Zareshk chale melk o evrim khourshidi |
Vare kerese kaj kerde tinari |
دوشتره ی دله کتری کلوا نون |
لم چوخا چپون دوش، دل پر از خون |
Doushtere ye dele ketri kelva noun |
Lam choukha chapoune doush, del per az khoun |
کتل تش و منزل پر بیهه از دی |
به گور بوردنه آرزوی رحاتی |
Katel tash o manzel per bie az di |
Be gour baverdne arzoye rehati |
رفقون یک به یک هاکردنه سفر |
وشون کار و بار انه مه نظر |
Rafeghoun yak be yak hakerdne safer |
Veshoune kar o bar ene me nazer |
خدایا قت و عمر و چش سو ره |
بهیر، دردجه نا روز دارمه، نا شوره |
Khedaya ghet o omro chese soure |
Bahir, dardje na rouz darme, na shoure |
شعر: دوستعلی علیخانی
توضیحات :
چپون : چوپان **ییلاق اوپرت : ییلاق دامداران پاجمینائی ** دست اش : محتاج دیگران شدن
گوگلی : گذرگاه دامداران به مرتع اوپرت ** صوی : صبح ** نماشون : غروب ** سَلوم : سلام
عبللی مختاباد: مرحوم عبدالعلی فضلی اهل پاجی ** مرحوم مهدی قاسمی : اهل میانا ** بند پشت : نام ملکی در اوپرت
آرشه:به پست آرشه مراجعه شود ** جفت خِراله:مرحوم خیراله کوهزادی اهل روستای هیکو، مرحوم خیراله خورشیدی اهل پاجی
کشتارگاه: نام ملکی در اوپرت** سیروک : نام گیاه دارویی ** الزی : به پست الزی مراجعه شود
اِوریم فلاح : ابراهیم فلاح نژاد اهل پاجی ** جاج الیاس : مرحوم حاجی الیاس خورشیدی اهل پاجی
حاج بِبا: مرحوم حاجی بابا خورشیدی اهل پاجی ** لوتی گرد: نام ملکی در اوپرت** وَرِه : بره
سافِنا: شیر دادن بره ** وَنِ بِن: نام ملکی در اوپرت** دَینِه: بودند** مَمد حسین: مرحوم محمدحسین خطاب اهل میانا
پنجعلی : پنجعلی حسن پور اهل میانا** تِلِم : به پست صنایع دستی چوبی مراجعه شود** پنج پنجی: نوبتی
مصطفی : مصطفی فضلی اهل پاجی ** عبداله: عبداله خورشیدی اهل پاجی** مَمِد خورشیدی : محمد خورشیدی اهل پاجی
آرمون: آرزو** سوزنا: نام ملکی در اوپرت** چرخه سری: مراسم ناهاردهی به مناسبت جدا کردن پشم از گوسفندان
فیض اله: مرحوم فیض الله رمضانی اهل پاجی ** رمضون خورشیدی: رمضان خورشیدی اهل پاجی
گسفن:گوسفند** شو چر:چرا دادن گوسفندان در شب** شو: شب** زرشک چال: نام ملکی در اوپرت
اِوریم خورشیدی:ابراهیم خورشیدی اهل پاجی ** وَرِه کِرِس:آغل بره ** کاج: شاخه های نازک درخت جهت پوشش کف آغل بره
تیناری : تنهایی** دوشتره: کوله ای که با پشم گوسفند درست می شد** دِلِه : داخل ** کِلوا نون: به پست کشاورزی در بنافت قدیم مراجعه شود ** لَم چوخا :به پست صنایع دستی مراجعه شود ** کَتِل تَش : آتشی که با کنده ی درخت درست می شد
مَنزِل:در اینجا کلبه چوپان ** پِر بیئه از دی: پر از دود بود** رحاتی:راحتی** رفقون:رفقا **قِت: قوت ، نیرو
چِش سو: بینایی چشم ** بَهیر: بگیر** درد جِه نا روز دارمه، نا شوره: از درد شب و روز ندارم
امروز بیست و سوم بهمن نود و سه برابر با سیزدهم خورد چله با همراهی
خانواده از مسیر سد سلیمان تنگه به دهستان
بنافت عزیمت نمودیم. برف چند روز اخیر که ارتفاع آن در دهستان بنافت به شصت
سانتیمتر رسیده بود هنوز در کنار جاده ها و جنگل جا خوش کرده بود. اما جاده خشک
بود. مردم هم از فرصت استفاده کرده و در کنار جاده ها مشغول درست کردن آدم برفی،
سر خوردن و برف بازی بودند. عده ای هم بساط چای و کباب را پهن کرده بودند و از
دیدن مناظر اطراف لذت می بردند. چند عکس از طبیعت زمستانه تقدیم شما عزیزان.
برج تاریخی رسکت در مسیر جاده فریم به بنافت
درخت ازگیل با پوشش زمستانه
قندیل های یخی (یخ لِلِک) - کَلِه دروازه ورودی بنافت از سمت فریم
این هم از سرسره بازی خودمان در روستای دادوکلا
روستای پاجی، دهه هزار و سیصد و پنجاه
عروسی روز سرنا دایره دمبک |
Aroosi rooz serna dayereh dambek |
لوتی گیته دارون چرخ زوئه پشتک |
Looti giteh daroon charkh zooneh peshtek |
نواب خاله مجیمه گیته شه تک |
Navab khaleh majimeh giteh she tek |
شاه وزیر کاجم وچون خردنه کتک |
Sha vazir ka jem vachoon kherdneh ketek |
روستای سودکلا، دهه هزار و سیصد و پنجاه
عروسی کردمی با قرض و قوله |
Aroosi kerdemi ba gharz o ghooleh |
کاوی و بزکوله تا طلا کوله |
Kavi o bezkooleh ta tele kooleh |
همه ره کوشتمی ابرو نشوئه |
Hamere koshtemi abroo nashoohe |
د روز نیه امه دوش دیه جوله |
De rooz nayye ame doosh dayye jooleh |
شعر: استاد محمدعلی کاظمی سنگدهی